سحر علی پور، سرویس سینمای هفت گاه: از مشاهده “بیتابی بیتا” تو هم بیتاب می شوی. نه اینکه با بیتا همزاد پنداری کنی و خود را با او همدرد بدانی، نه، بلکه به این دلیل بیتابی که در تمام طول فیلم با خود در کشمکشی که مبادا ناگهان از روی صندلی برخیزی و سالن سینما را ترک کنی.
بیتا، دختری از قشر نسبتا ضعیف جامعه محسوب می شود که به ناحق به دزدی متهم شده و حال در تلاش است تا خود را از این اتهام مبرا سازد. الهه حصاری بازیگر نقش بیتا می باشد که در کنار او بازیگران دیگری همچون حامداد بهداد، فریبا کوثری، مجید مشیری و… به ایفای نقش می پردازند. کارگردانی این بیتابی را مهرداد فرید که جزو سینماگران مستقل می باشد و پیش از این شاهد فیلم های دیگری همچون “از ما بهترون” از او بوده ایم، بر عهده داشته است.
اگر بخواهیم اجزای تشکیل دهنده ی فیلم را که شامل فیلمنامه، کارگردانی، بازی بازیگران و… می باشد را به تفکیک بررسی کنیم باید گفت که تنها در قسمت فیلمنامه می توان به فیلم نمره ی قابل قبول اما لب مرزی داد. فیلمنامه ی فیلم حداقل ویژگی ای که نسبت به برخی فیلم های اخیر سینمای ایران دارد این است که روایتگر داستانی است که روند منطقی خود را تا انتها حفظ می کند. البته این به آن معنا نیست که عاری از هر گونه ضعفی می باشد بلکه سکانس های بی معنی و بی ارتباط با کل داستان نیز در آن به چشم می خورد.
از بخش هایی که باعث گشت ماحصل فیلم بیتابی بیتا به جای فیلمی پر اضطراب و هیجان فیلمی خسته کننده و در واقع خنده داری از آب در بیاید، بازی بد بازیگران است که در این میان الهه حصاری بازیگر نقش بیتا، قهرمان داستان، بیشترین سهم را ایفا می کند. بازی بد بازیگران در مجموع به جای اینکه مخاطب را با خود همراه کند موجب فرار او از سالن سینما می گردد.
برای القای استرس و اضطراب کارگردان به استفاده از دوربین رودست روی آورده، تبی که تازگی ها سینمای ایران را در بر گرفته البته بدون توجه به موقعیت و داستان فیلم که نتیجه اش چیزی جز سرگیجه مخاطب نمی باشد.
از ضعف های دیگر فیلم می توان به کات های فراوانی که بی هیچ دلیلی صورت گرفته و همچنین بی انتها رها شدن داستان برخی از خرده پی رنگ های فیلم، اشاره کرد.
همانطور که اشاره شد مهرداد فرید جزو سینماگران مستقل می باشد و چه خوب است که با حمایت از آنها شرایطی را فراهم آوریم که بتوانند با خیال راحت دست به ساخت آثاری بزنند که ثمره ی آن ها فیلم هایی پر ارزش چه از لحاظ محتوا و چه از لحاظ تکنیک های فیلمسازی باشد نه فیلم های ضععیفی که قابلیت جذب مخاطب را ندارند. و اینگونه است که می توانیم سینمای ایران را از دست فیلم های سفارشی نجات دهیم و یک گام به سوی قله ی فیلمسازی نزدیک شویم.