یادداشتی بر نمایش “سقوط” به کارگردانی بابک عبدالملکیان
بروشور “سقوط” با طراحی مناسب و به جایی که دارد، هرچند اسم معروفی از عوامل را به مخاطب معرفی نمی کند، و تنها انتخاب نمایشنامه ای از آرتور میلر است که به چشم آشنا می آید، اما به اندازه ی کافی مخاطب را ترغیب می کند که نمایش “سقوط” را برای دیدن انتخاب کند و این نخستین گام موفقیت این کارگردان جوان است.
آنچه که “سقوط” را در اجرا موفق می کند و به کاری قابل احترام تبدیل می کند بی شک پایداری به اصول کلاسیک تئاتر است. “سقوط” ساده حرف می زند، به دنبال جلب توجه و خودنمایی نیست، همان است که هست، و البته به همراه همه ی ضعف ها و کاستی هایش! شاید بتوان نخستین ضعف “سقوط” را در عدم شخصیت پردازی مناسب دانست. شخصیت پردازی که برای نقش اول مرد به خوبی انجام شده است اما بازیگران زن را در حد یک تیپ ابتدایی باقی نگاه می دارد. واین تیپیکال بودن پرسوناژها، مخاطب را با سوال های فراوانی مواجه می کند که اگر پاسخ داده می شد به روند نمایش کمک فراوانی می کرد. مثلا اینکه ما نمی فهمیم زن مدرن کیست، از کجا آمده است، چه خانواده ای دارد، چه می شود که بچه دار می شود و چه می شود که بعد از آن پایدار به زندگی می ماند و … و سوال های فراوان اینچنینی راجع به هر دو پرسوناژ دیگر!
“سقوط” در طراحی دکور، از دکوری ساده استفاده کرده است، اما بی توجهی کارگردان اثر در بخش هایی از جمله دیده شدن پشت صحنه به خاطر انتخاب پرده ای نازک، در مواقعی، نورپردازی اثر را هم با مشکل مواجه کرده است و یک نورپردازی خوب و فکر شده را تبدیل به یک نورپردازی متوسط کرده است.
و اما بازی ها! بازیگر نقش اول مرد عالی ظاهر می شود، باورپذیر و به جا، به دور از حرکت اضافه ای، بازیگر نقش زن سنتی نیز کاملا مسلط است، اما متاسفانه بازی ضعیف زن مدرن، در تمام طول نمایش به چشم می آید، حرکات اضافی، میمیک صورت نامناسب و تپق زدن های گاه و بیگاه، کفه ی سنگین بازی های خوب اثر را سبک می کند و در تمام کار به شدت آزاردهنده می شود.
در مجموع “سقوط” را می توان یک اثر خوب برای یک کارگردان جوان و کم تجربه دانست ،
اثری که تبدیل به سرمشقی عالی برای کارهای بعدی و بزرگتر کارگردان جوان شده است و مخاطبین را نیز با رضایت خاطر بدرقه می کند.
بی شک راه رسیدن به کاخ تئاتر ایران و در اختیار گرفتن سالن های اصلی تئاتر، از همین سالن های کوچک وحتی با امکانات محدود و تهویه ی نامناسب، شروع می شود، راهی که می تواند با پشتکار و رعایت و پایبندی به اصول، بسیار کوتاه تر شود.
محبوبه صادقی- سرویس تئاتر هفت گاه
نقد جامع و روانی بود .