میان ماهِ من تا ماهِ گردون… / یادداشتی بر فیلم “رگ خواب”

یادداشتی بر فیلم ” رگ خواب ”  به کارگردانی حمید نعمت الله

mohr-ekhtesasiIMG_20170726_031201

” رگ خواب ” فیلم بدی است .

بد است چرا که قصه ندارد . اگر هم نیمچه قصه ای را بشود به آن نسبت داد ، چنان از ضعف در بسط و سپس گسترش سوژه رنج می برد که همان قصه نصفه و نیمه هم ( البته به فرض اینکه چنین قصه ای وجود داشته باشد ) به فیلم کمکی نمی کند . و به نظر من نهایت چیزی که می شود به فیلمنامه رگ خواب نسبت داد این چند کلمه است : …

عاشقی و زوال یک زن مطلقه .

که این چند کلمه نه طرح هستند ، نه ایده ، نه داستان چند خطی ؛ چه برسد به قصه و فیلمنامه !

گویی حمید نعمت الله و قصه هایش ( که مردم پسند و جذاب “بودند” ) ته کشیده اند .

آنچه روی پرده سینما به نمایش در می آید از ضعف شدید در تعیین زمان و مکان رنج می برد ، اساسا معلوم نیست که وقایع در چه زمانی در حال وقوع هستند و می شود دست این کاراکترها را گرفت و مثلا به ۵۰ سال قبل برد و یا حتی ۵۰ سال بعد و حتی به شهر یا کشوری دیگر ! اساسا در رگ خواب زمان و مکان نامشخص هستند و اگر احیانا کارگردان و نویسنده ادعای تعمد در لامکانی (!) و لازمانی(!) و جهان شمولی سوژه نکنند ؛ تماشاچی در فضاسازی ناشی از عدم تعین زمان و مکان ، دچار نوعی مالیخولیای بی کاربرد و بی ربط به سوژه می شود که نتیجه آن چیزی نیست جز ریتم کشدار و بی معنای فیلم .

موقعیت ها نیز ساختگی هستند و مصنوعی . چرا که ما هیچ پس و پشتی برای منطق حاکم بر فیلم نداریم ، نه زن را می شناسیم ، نه خانواده اش را ، نه پدرش را ( که در فیلم حضوری جدی و تعیین کننده دارد ) ، نه شوهرش را ، نه زندگی مشترک از هم پاشیده اش را ، نه دوستش را و نه حتی عشق جدیدش را !

واقعا مینا ی “رگ خواب” کیست ؟ از چه طبقه اجتماعی برخاسته است ؟ آیا صرفا اعلام اینکه شوهرش معتاد بوده و او طلاق گرفته است ، برای تماشاچی نتیجه می دهد یک زن مطلقۀ بی خانمانِ بی پولِ بی تحصیلاتِ بی کار ؟ که در آغاز مثل کوهی محکم می نماید و به طاهر زنی پخته است و در ادامه به نیم نگاهی عاشق می شود ؛ آن هم درست ممثل دخترکان شانزده ساله !؟

حال حتی اگر عاشق شدن او را بپذیریم ، نمی توانیمم فارغ نشدنش را بپذریم ؛ زنی که یک بار تجربۀ شکست در عاشقی و جدا شدن دارد ، چرا بار دوم با یک عشق چند روزه ( در واقع چند ساعته ؛ چرا که آنچه تصاویر در فیلم به ما نشان می دهد عشقی چند ساعته است ) به ورطه نابودی کشیده می شود !؟

اساسا آنچه تصاویر در فیلم “رگ خواب” به ما نشان می دهند چنان محدود و غیراصولی هستند که اگر ما نریشن لیلا حاتمی را از فیلم حذف کنیم بسیاری از روابط ، خطوط اصلی روایت ، اتفاق ها و… برای تماشاچی گنگ باقی می ماند . در واقع نعمت الله نتوانسته است همان قصه ناقص فرضی را هم درست کارگردانی کند و آن را به کمک تصاویر ( بدون مدد جستن های پر تعداد و خسته کننده از کلام و دیالوگ و نریشن ) به تصویر بکشد .

حال سوال اینجا است : پس سینما چه شد ؟!!

این نریشن ها اساسا بی منطق هستند و این واگویه های کشدار تنها و تنها به ریتم اثر ضربه وارد کرده و فضای آن را از واقعیت به مالیخولیایی بی کاربرد می کشاند ؛ فضایی که نه به قصه ربط دارد و نه به آدم های آن .

در این میان بازی کوروش تهامی به طرزی وحشتناک بد است ، تیپ هم نیست چه برسد به شخصیت . در واقع این کاراکترِ مثلا منفی ، که در ابتدا باید مثبت ” بنماید” ، در نیمه اول فیلم با آن نگاه ها و میمیک های گل درشت که توسط کارگردان بزرگ تر نیز جلوه داده شده اند ؛ اثری از “نمایش مثبت بودن” ندارد بلکه واقعا مثبت هستند ؛ در واقع با توجه به تغییر رفتار این کاراکتر در نیممه فیلم ما به عنوان تماشاچی توقع داریم که بازیگر مورد نظر به واقع نقش یک دون ژوان را بازی کند ؛ اما تهامی گویا در ابتدای فیلم واقعا عاشق می شود و این ضعف در بازیگری باعث می شود که نقطه عطف روایت و تغییر رفتار در کاراکتر مرد ، خنده دار و بی منطق به نظر برسد و مخاطب زیر لب بگوید : ” وا !! چرا یکهو اینقدر عوض شد!؟ ” در واقع شخصیت دون ژوان وار مرد نه معرفی می شود و نه شکل می گیرد و نهایتا به قول معروف بی مایه ، فتیر می گردد !!

کاراکتر مرد در اساس پوشالی است ؛ پس و پشت ندارد ، شخصیت پردازی نشده است ، این که کیست و چه کاره است و روابطش با سایرین چگونه است و چه و چه ؛ هیچ کدام معلوم نیست . در ادامه نیز رفتار کاراکتر زن بی معنا است : به خاطر یک دعوای لفظی مختصر با دوستش ( که گویا بسیار هم صمیمی بوده اند ) حاضر است کارتن خواب بشود و حتی در بدترین شرایط هم با او تماس نمی گیرد ! رفتاری کودکانه و شبیه یه دخترانی که از خانه فرار کرده اند .

بازی لیلا حاتمی هم در یک سوم اول فیلم خوب است و بازیگر توانسته است فیلمنامه و شخصیت زن را با بازی خوب خود نجات دهد : یک زن مطلقۀ مصمم که در حال تجربه کردن چیزهای جدید است پس مضطرب است ؛ نه کودک بلکه فقط مضطرب ؛ با اکت ها و میمیک های کنترل شده و درست .

اما در مابقی فیلم منطق فیلمنامه و حتی کارگردانی ، بازی حاتمی را نیز دچار ضعف می کند و شخصیت را به تیپ و حتی پایین تر از آن سوق می دهد و وای بر ما و جشواره ها و داوری هایمان که هنوز مرعوب تیپ و سوژه هستیم ؛ و اینکه یک بازیگر زن ( در ابعاد لیلا حاتمی ) حاضر است کف توالت استفراغ کند و یا کارتن خواب شود و لباس کثیف بپوشد و… ما را هیجان زده می کند ، در حدی که به او سیمرغ می دهیم .

رگ خواب فیلم بدی است که ادای یک فیلم خوب و نجیب را در می آورد . فیلمی که ظاهرا می شود آن را با خانواده دید و البته فیلمی که ظاهرا در ابعاد سینمای ایران مسئله ای به ظاهر ممنوعه را به تصویر کشیده است ؛ اما به واقع این فیلم حتی در ادا درآوردن هم موفق نیست .

و کاش به جای “رگ خواب” می شد در سینماهای همین تهران خودمان ، بلیت ۱۲ هزار تومانی یا حتی ۱۵هزار تومانی خرید و “قصه ادل هـ . ” از فرانسوا تروفو* را دید ، بی سانسور هم دید ( که اساسا نیازی به سانسور ندارد ) و با خانواده هم دید و حتی مجبور نشد به سوال های بچه ها جواب های خنده دار داد و حتی  آخر سر هم گفت : ” گرچه فیلم محصول حدود ۴۰ سال قبل بود اما پول بلیت نوش جان سینما ! ” کاش می شد

__________________________________

 The story of Adele H. “ by Francois Truffaut “ *

الهام صادقی – هفت گاه

مطالب مرتبط

۷ دیدگاه‌

  1. شیخ الاسلامی گفت:

    با احترام کاملا با نظر شما مخالف هستم و به نظرم لیلا حاتمی واقعا مستحق گرفتن سیمرغ بود و یکی از ماندگارترین نقش ها رو بازی کرده ….

    • سیما گفت:

      اتفاقا به نظر میاد حاتمی تو دام بازی توی نقش های متفاوت گیر کرده و به هر قیمتی حاضره در فیلم ها تجربه جدیدی داشته باشه …
      در فیلم من ، رگ خواب ، سعادت آباد و قدیمی تر ها

  2. قوی زیبا گفت:

    با خوندن این یادداشت نگاهم رو به فیلم عوض کردین . جالب شد یک بار دیگه فیلم رو ببینم

  3. شیدا گفت:

    توی سینمایی که من فیلم رو دیدم هم صدای تماشاچیا از میزان وارفتگی نقش مینا در اومده بود ، مخصوصا خانما . میگفتن خوبه حداقل ماشین رو از پسره گرفته یا حداقل خوبه که رانندگی بلده !!
    شخصا خیلی موقع دیدن فیلم حرص خوردم . لیلا حاتمی نقش دخترای هیجده ساله رو بازی میکرد انگار

  4. فراهانی گفت:

    متاسفم که درباره ی یکی از آثار درخشان سینمای ایران و یکی از بهترین فیلم های کارنامه آفای نعمت الله اینطور منتشر کردین . بهتره سوادتون رو بالا ببرین بعد بیاین پست بذارین

  5. پوپک گفت:

    بالاخره یک حرف حسابی خوندم . صد در صد موافق هستم . دست مریزاد .
    ممنون از سایت خوبتون

پاسخی بگذارید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

هجده − نه =