همایش بررسی نقش سیمین دانشور در هنر و ادبیات معاصر برگزار شد
همایش بررسی نقش و جایگاه سیمین دانشور در هنر و ادبیات معاصر با شرکت دکتر احمد ابومحبوب ، دکتر محمد بقایی ماکان ، دکتر سیمین پناهیفرد ، محمدحسین دانایی ، علی دهباشی و دکتر محمد ضیمران دیروز در سالن هشتم باغ کتاب تهران برگزار شد.
به گزارش سرویس ادبیات هفت گاه به نقل از روزنامه اطلاعات ، در این مراسم که با قرائت پیام ویکتوریا دانشور توسط دکتر هرمز همایونپور و پخش قسمتی از سخنرانی سیمین دانشور درباره هنر و ادبیات معاصر در سال ۱۳۵۶، همراه بود، دکتر ضیمران، گفت: بحث گفتمان پسا استعماری و پیشرو بودن ایشان در آن، توجه ویژهای است به تجارب کشورهای پیرامون در تقابل با کشورهای متروپُل و مرکز٫ پیامدهای سلطه غرب مورد مطالعه قرار گرفته است و در پایان قرن نوزدهم، یک چهارم کشورها زیر سلطه کشورهای خاص بودهاند. نفوذ این کشورها در آثار سیمین دانشور مورد نقد قرار گرفته است و مهمترین اثر در زمینه «سووشون» است که موضوع آن به جنگ جهانی دوم برمیگردد. در چارچوب این داستان روایتها بسیار آشکار نشانگر دسیسههایی است که در حال شکل گرفتن است. در آن نشان داده میشود که ارتش خارجی باعث قحطی کشندهای در سرزمین ایران شده است. یوسف در این داستان براثر دسیسه انگلیسیها به دست یک هموطن کشته میشود. نویسنده در این کتاب تمامی ابعاد نفوذ بیگانگان در ایران را به خوبی نشان داده است.
وی افزود: گفتمان زنانه در آثار وی بسیار بازتاب دارد. توجه به نابرابری زن و مرد در دهه ۶۰ میلادی بسیار مورد توجه قرار گرفت و دکتر دانشور، پیشاهنگ این جریان در گفتگوها و داستانهای کوتاه خود هستند.
ضیمران در پایان گفت: خانم سیمین دانشور در شیراز متولد شد و در دامن قمرالسلطنه حکمت پرورش یافت در سالهای ۱۳۳۰ در استنفورد مطالعات خود را به صورت کتاب زیباشناسی هنر، به چاپ رساند. او در فرهنگ چند ساحتی رشد کرد و وسعت دیدش را در تنگ نظریهای سیاسی، زندانی نکرد. حضور وی در هنرستان کلنل وزیری باعث شد که از همنشینی با هنرمندی چون کلنل، درباره زیباییشناسی بیشتر ژرفنگر باشد. سپس محمدحسین دانایی، خواهرزاده جلال آل احمد گفت: از طرف اعضای انجمن دوستداران سیمین و جلال از همه تشکر میکنم.
وی تصریح کرد: منزل جلال و سیمین در اردیبهشت ۹۳ در اختیار شهرداری منطقه یک قرار گرفت تا خانه ـ موزه سیمین و جلال شود. اکنون بعد از ۴۶ ماه، کارهای این خانه انجام شده است و منتظر افتتاح آن هستیم. اما به تازگی گفته شده که در آنجا خانه ادبیات داستانی ایجاد خواهد شد. این خبر زیاد دقیق نیست. معلوم نیست که آیا کاربری در حال تغییر است یا اسم آن عوض میشود؟ دانایی گفت: سپاسگزاریم که این تصمیم را با رسانهها در میان گذاشتهاند. اما اسم تبدیل به هویت اشیاء میشود و برای آن معیارهایی ایجاد شده است. باید اسم رابطه ظاهری با مسمی داشته باشد و لزومی ندارد که خانه موزه سیمین و جلال به چیزی دیگر تبدیل شود. واقعیت این است که این خانه، منزل سیمین و جلال بوده است و همه آن را به این نام میشناسد. میراث فرهنگی در سال۱۳۸۳، آن را در زمان حیات سیمین دانشور، به همین عنوان ثبت ملی کرده است! از سوی دیگر خانم دانشور و آقای آل احمد، فقط در ادبیات داستانی مطرح نبودند، بنابراین زیبنده نیست این خانه به نام خانه ادبیات داستانی نامگذاری شود.
وی گفت: سیمین و جلال، زوجی موفق و عاشق بودند و الگوی خوبی برای جوانان فارغ از حیطه کاری داشتند و تغییر نام خانه آنها باعث میشود، به مرور این تجربه شیرین از یاد میرود. دانایی در پایان درباره ارتباط سیمین و جلال در حیطه ادب و هنر گفت: این دو همکاری نزدیک و وسیعی با هم داشتند و اگر این پیوند حاصل نمیشد، هر دو در تاریخچه ادب ما حضور داشتند اما با آنچه از هویت آنها اکنون وجود دارد، تفاوت داشت. جلال به مرور آثارش از مقالات سیاسی صرف به نوشته هایی با لحن شیرین تبدیل میشود و از آن طرف لحن نوشتههای سیمین دانشور، از نوشتههای سانتیمانتال و احساسی و اشرافی به لحنی مسئول و اجتماعی تغییر می کند.
سپس سیمین پناهیفرد درباره سیر تحول آثار سیمین دانشور سخنرانی کرد.
پناهیفرد گفت: وی با نگارش کتاب آتش خاموش، سالهای پیش از فراگیر شدن ادبیات فمینیستی، باید به عنوان نخستین بانوی این نوع ادبیات در ایران شناخته شود. زن داستانهای سیمین دانشور، همان زن اصیل ایرانی است که به دو طبقه مرفه و ضعیف تقسیم میشود. او برای زن اهمیت بسیار زیادی قائل است و زن ایرانی را قدرتمند میداند. بیشترین تمرکز سیمین دانشور حول زن بر نقش مادری زن است.
علی دهباشی نیز در این مراسم، گفت: نسل جدید قطعاً علاقهمند نیست به زندگی نسل قدیم خود توجه داشته باشد که چطور با اختلاف نظرها، با هم زندگی کردند. جلال آلاحمد میگوید اولین خواننده آثار من، سیمین، همسرم است.
نامههای سیمین به آلاحمد، در حساسترین زمان تاریخی بوده است. سیمین دانشور و سیمین بهبهانی، حس زنانه خود را داشتند، در همان حالی که در مسائل اجتماعی شرکت میکردند. هیچوقت هم نظرات افراطی و فمینیستی نداشتند.
در بخش دیگری از این همایش دکتر احمد ابومحبوب، جایگاه ادبی و هنری سیمین دانشور را از لحاظ تاریخی بررسی کرد.
وی با اشاره به جنبش زنان و عملکرد آنها توسط ادبیات گفت: تلاش آنها برای محو کردن کل ستمگری است. این جریان در تاریخ ایران سیر خودش را داشت و موجب به وجود آمدن ادبیات زنانه شد. ما ادبیات زنان داریم و ادبیات زنانه. ادبیات زنان درباره همه آثاری است که توسط زنان نوشته میشود اما ادبیات زنانه درباره ستمی است که بر زنان رفته است. تا پیش از انقلاب مشروطه ادبیات زن داشتیم اما ادبیات زنانه نداشتیم. بعد از قاجاریه، زنان کمکم با حقوق خود آشنا شدند و آغاز آن را نمیتوانیم دقیق بیان کنیم. زن ایرانی پیش از مشروطه تسلیم تقدیری است که فرهنگ مردسالار برای آن رقم زده است و خودش هم رضایت داشت. این مسائل در نمونههای مختلف وجود داشت تا به سیمین دانشور رسید تا در برابر این نگرشها ایستادگی کرد و در ادبیات زنانه سرآمد شد.