موزه دفینه یکی از شاهکارهای معماری برگرفته از مکتب ˝رایت˝ در مسیر تخریب و نابودی قرار گرفته است.
یه گزارش سرویس معماری هفت گاه، “فرانک لوید رایت” در دنیای معماری جهان نامی آشنا و پرطرفدار است. خارجیها حتی برای دیدن ویلاهایی که او در سراسر آمریکا ساخته، پول خرج میکنند و مشقت سفر در جادههای ناهموار جنگل آریزونا را به جان میخرند. با وجود علاقه رایت به ایران، معماری او و بناهایی که شاگردانش بعدها در ایران ساختند، چندان خوش اقبال نبودهاند و همگی به نوعی مورد تاراج زمان واقع شدهاند. کاخ شمس در کرج اگرچه تنها بنایی در ایران است که به امضای معمارانه رایت رسیده اما در طول ۳۰ سال از ضربههای مهلک روزگار در امان نماند و سرانجام آن چه اکنون از آن به جا مانده بیغولهایست که حتی یک دیوار سالم هم ندارد.
در تهران اما یک بنای دیگر هم وجود دارد که اگرچه رایت طرح آن را نکشیده اما ناگفته پیداست که معماریاش تاثیرپذیرفته از آثار او هستند که اتفاقا نام “بنیاد رایت” را به عنوان سازنده بر پیشانی دارد.
“موزه دفینه” یا همان “موزه پول” در حاشیه خیابان میردادماد عمری نیم قرنی دارد و اثری از شاگردان مستقیم و غیرمستقیم فرانک لوید رایت آمریکایی است. معماری چشمگیر و منحصر به فردی که چند سالی است به جای حفظ و نگهداری، نمای آن دستخوش تخریب و تغییر کاربری شده است. ایجاد شعبه بانک سینا در این مکان باعث شده که بخشی از دیوار موزه برای قرار دادن دستگاه خودپرداز شکافته شده و نمای موزه نیز به خاطر نصب تابلوهای بانک از بین برود.
آنچنان که از آثار رایت بر میآید، ارزشهای معماری این بنا نیز در مواجه نخست چشمگیر هستند. المانی واحد در سطح نمای بنا متکثر شده و تکرار میشود. غلافی از سیمان اکسپز که تمثالی از چشم را در خود نگه داشته است. کانسپت اولیه طرح حکایت از علاقه بنا به ارتباط با محیط پیرامونش دارد. چشمها از درون ساختمان به بیرون مینگرند و مشتاقانه خواهان دیده شدن هستند. ویژگی دیگر معماری رایت را میشود در همین حس، جستجو کرد، آنجا که ساختمان به مجسمهای زیبا و بیبدیل در بدنه خیابان میرداماد بدل میشود.
چند سالی است که موزه دفینه در اختیار بانک سینا قرار گرفته و مسئولان بانک بدون توجه ارزشهای تاریخی و معماری این اثر، میخ تابلوهای خود را بر پیکره آن فرو کردهاند. گویی کاری که تاریخ نتوانست با بدنه بتنی موزه انجام دهد، یک شبه به مدد متههای دریل و سختکوشی کارگران انجام شده است.
برای یافتن تاریخ این موزه باید به گذشتههای دور رفت. در سال ۱۳۵۷ نظام عامری در کنار همکار معمار دیگرش، کمال کمونه، کار طراحی و ساخت یک ملک خصوصی را برای یک سوپرمارکتی بزرگ به پایان رساندند. بنا اما روزگار عافیت به خود ندید و خیلی زود جز املاک مصادرهای شناخته شد و به بنیاد مستضعفان رسید. شاهکاری که کمونه و عامری خلق کرده و بر اساس ایدههای ناب رایت بود اولین بنای پیش ساخته در آن روزگار به شمار میرفت اما پس از چند سالی چشیدن طعم متروک بودن، سرانجام در سال ۱۳۶۸ آن بنیاد به این نتیجه رسید که برای حفظ آثار و اشیای تاریخی و هنری مصادره شده میتواند از این ملک به عنوان موزه بهرهبرداری کند تا شاید جوازی باشد بر عدم ورود این ساختمان ویژه به حرکتهای مخرب آن روز در حوزه معماری.
موزه عنوان دفینه پیدا کرد و محلی شد برای نمایش سفالینههای ایرانی از هزاره پنجم پیش از میلاد، مجموعههای چینی و بلور و تندیسها و اولین گنجینه تخصصی و دائمی سکه و اسکناس در کشور و این طور امیدواری به حفاظت از آن تقویت شد تا این که چند سال پیش به ناگاه، بانک سینا تابلویی بر فراز موزه افراشت و کمی بعد برای نصب دستگاه خودپردازش، دیوار بتنی و ارزشمند بنا را تخریب کرد اما هیچ کس نتوانست این اقدام را به صورت قانونی محکوم کند!
کمال کمونه مهندس معمار و از آرشیتکتهای این موزه سالهاست نگران وضعیت این اثر معماری است: “وقتی دیدم که موزه دفینه تبدیل به بانک شد و روی نمای آن تابلو زدند تمام تلاش خودم را کردم را مانع شوم اما چند سال دویدم همه بیحاصل و نتیجه.”
او میگوید که بارها و بارها به شهرداری مراجعه کردم، به سازمان میراث فرهنگی و هر سازمان و نهاد دیگری که میدانستم اما این مکاتبات همه بینتیجه و عقیم ماند. به طوریکه وقتی همه اقداماتم بینتیجه ماند آمدم خانه و گریه کردم و این سوال را کردم که “مگر میشود، بهم زد دفینهها را؟”
نکته مهم اینجاست که ارزشهای معماری این بنا در طول بیش از سیسال هیچگاه منجر به ثبت آن در فهرست آثار ملی کشور نشد در حالی که این بنا میتوانست به عنوان یک اثر به جا مانده از روزگار “رایت ایسم” دهه پنجاه معماری کشور ماندگار شده و حتی گردشگران را به سوی خود جلب کند.
به گفته سیدعلیرضا قهاری، رئیس انجمن مفاخر معماری ایران فرانک لویدرایت یکی از شاخصترین معماران دنیا است که وی و همکارانش در مقطعی از معماری معاصر ایران حضور داشته و این همکاری در قالب “بنیاد رایت” تا سالها بعد از مرگ وی نیز ادامه یافته است.
او معتقد است که ارزش فعالیتهای معمارانه رایت در ایران باید جدی گرفته شود زیرا او با ساخت بیش از ۵۰۰ ساختمان مهمترین معمار آمریکایی دنیا به حساب میآید و حفاظت از آثار او در کشور میتواند نشاندهنده این نکته باشد که دانش معماری ما تا چه حد منطبق بر تواناییهای روز آن زمان بوده است.
منم دیدم که تابلو بانک سینا روی پنجره هاشو پوشونده خیلی ناراحت شدم
جدا از معماریه زیباش بیشتر ناراحتیم برای زحمتی که پدرم کشید برای ساخت اون پنجره ها و الان انقد بی اهمیت شده هست
منم دیدم که تابلو بانک سینا روی پنجره هاشو پوشونده خیلی ناراحت شدم
جدا از معماریه زیباش بیشتر ناراحتیم برای زحمتی که پدرم کشید برای ساخت اون پنجره ها و الان انقد بی اهمیت شده هست