از دیدگاه دکتر رضا داوری اردکانی ، از جمله نیازهایی که ما کمتر احساس میکنیم نیاز به شعر و از جمله شعر سعدی است.
به گزارش سرویس ادبیات هفت گاه– ما نیازهایی داریم که کم و بیش خود به خود فراهم میشود و برخی که آن را زیاد احساس نمیکنیم، از جمله نیازهایی که ما کمتر احساس میکنیم نیاز به شعر و از جمله شعر سعدی است. در واقع باید پرسید: ما بدون شعر چه هستیم؟ پاسخ به این سؤال عظمت شعر سعدی را بیشتر آشکار میکند، چراکه سعدی برای ما یک تفنن نیست. سعدی در تاریخ ما ادامه پیدا کرده است و ادامه خواهد یافت.
سعدی ادیبی است که با ادبیات فارسی و عربی به خوبی آشناست. او تاریخ میداند و آثار دینی و معارف اسلامی را مطالعه کرده است. سعدی تحصیل کرده و در واقع برای من توجیهپذیر نیست که بدانم اگر سعدی و حافظ و نظامی و غزالی و هر کدام از شاعران در تاریخ نبودند چه میشد؟ در واقع فقدان آنها جبرانناپذیر است. اگر سعدی نبود ما نمیتوانستیم تصور کنیم که چه کسی و در کجا بودیم.
سعدی تجدید یک عهد و دوران است. وقتی مغولها به ایران آمدند تا شرق ایران را نابود کردند. اینجا سعدی پرچمدار و احیاکننده است، سعدی کاری مشابه فردوسی کرد.
سعدی معارف اسلامی ایرانی را میشناخته و معلم و آموزگار این معارف است. سعدی معلم ادب و اخلاق بود و با شعر، نگهبان و نگهدارندهی زبان و فرهنگ ما شد و همینطور این نگاهبانی ادامه دارد.
سعدی آغاز و زمان شروع عصر خودش است و تکرارکنندهی گذشته نیست. انسانهایی که تاریخ میسازند ماندگار میشوند. همهی انسانها اهل تفکر هستند، ولی افرادی در صدر تاریخ قرار دارند. شاعران و متفکران آغازکنندهی عهدها و پیمانهای تاریخی هستند. مراد این است که آنها سخنی میآورند که سخن همه میشود و همه از آن بهرهای میبرند. این نفوذ یعنی جاودانگی و ماندگاری و شاعر ماندگار میشود، زیرا زمان را دریافته است.
کسی در قرن هفتم هجری قمری در بدترین اعصار تاریخی کشور زندگی میکند و تمام آثارش زنده میماند، در واقع او عین زمان است. سعدی زبان ما است و هیچگاه فراموش نمیشود.
چه شده که سعدی در یک قلمرو وسیع سیاسی – اجتماعی همواره مطلوب بوده و هنوز مطلوب است؟ سعدی در ما و با ما حضور دارد و چیزی از وجود ما متعلق به اوست. او هنگامی که مرثیهی “المعتصم بالله” را گفت عصر جدیدی آغاز شد، عصر دیگری در تاریخ اجتماعی – فرهنگی و نه فقط در تاریخ شعر ما.