با زنان شورشی بلدیه اصفهان در هفت گاه همراه شوید
نمایش “اندر حکایت بلدیه اصفهان” به کارگردانی عظیم موسوی، نمایشی کمدی موزیکال است که به شورش زنان در اصفهان در پی گران شدن قیمت آرد و دستگیری رئیس بلدیه اصفهان می پردازد. خبرنگار هفت گاه با دو تن از بازیگران این نمایش، گیتی قاسمی در نقش بی بی عصمت و پریناز لطف اللهی در نقش فرخ لقا به گفت و گو نشسته است که در ادامه می توانید آن را مطالعه کنید.
**********************
گیتی قاسمی بازیگر نقش بی بی عصمت که سردسته ی شورشیان بلدیه اصفهان می باشد، دانش آموخته کارگردانی از دانشکده هنرهای زیباست و تاکنون توانسته جوایز بسیاری را در رشته ی بازیگری در جشنواره هایی نظیر رضوی، فجر، مقاومت و … از آن خود کند.
نحوه آشنایی تان با گروه چگونه بود و چطور شد با آقای موسوی همکاری کردید؟
من ۴ – ۵ سال پیش با آقای موسوی آشنا شدم. گویا ایشان عکس من را در سایت دیده بودند و از طریق یکی از دوستانمان که ایشان هم بازیگر بودند (هم دانشگاهی بودیم) وارد گروه شدم. اکنون چند سال است که تمرین می کنیم و امسال موفق شدیم کار را اجرا کنیم.
چه شد نمایشنامه “اندر حکایت بلدیه اصفهان” را انتخاب کردید؟ چه ویژگی هایی داشت که بازی در آن را پذیرفتید؟
من کارهای تاریخی را خیلی دوست دارم. مخصوصاً اینکه محوریت این کار براساس یک اقدام زنانه متکی بود و به همین خاطر این نقش به من پیشنهاد شد. نقش خیلی خوبی بود، نقشی بود که من تا به امروز آن را بازی نکرده بودم و برای منِ بازیگر خیلی جای کار داشت مخصوصاً اینکه روی لهجه بختیاری خیلی کار کردم و آقای صالح پور خیلی به من کمک کردند، برای اینکه بتوانم لهجه ی بختیاری را در بیاورم و رئیس زنان مبارز باشم. یک نقشی است که به نظر من ممکن است دیگر برای یک بازیگر تکرار نشود و در پرونده کاری من یک چیز درخشانی از آن دربیاید. انرژی ام را گذاشتم تا هرچه خدا بخواهد .
شما تاکنون تجربه بازی در نقش های سنتی را داشتید؟
یکی دو کار سنتی داشتم. ولی نه به این شکل و با این ویژگی ها.
نقش بی بی عصمت چه ویژگی ها و ظرافت هایی داشت؟
من فکر می کنم این زن شاید از بیرون وجهه های کمدی داشته باشد و تماشاگر بخندد ولی چیزی که خودم بر آن تأکید داشتم به شدت جدی بودن این آدم در هدف و آرمانی که دنبال می کند، است. این زن را در پیدا کردن انبار آردها، در دستگیری رئیس بلدیه و در اقداماتی که در آن برهه از تاریخ انجام می دهد، خیلی جدی می دیدم و فکر می کنم یک قهرمان به معنای واقعی کلمه در زمان خودش بود.
چه مدت برای این نمایش تمرین داشتید؟
ما چهار سال است که تمرین می کنیم و امسال موفق شدیم به اجرای عموم برویم. تنها یک اجرا برای جشنواره نمایش آئینی سنتی داشتیم.
این نمایش در جشنواره های دیگر هم شرکت کرده است؟
در جشنواره فجر قرار بود اجرا شود حتی در جدول هم رفت ولی به گونه ای اجازه اجرا به آن داده نشد.
دلیل آن چه بود؟
ما هم دقیقاً نفهمیدیم. فکر می کنم یک سری مواردی داشت که باید حذف می شد و یا شاید زوائدی از دید آنها داشت که باید کم می شد که این اتفاق هم افتاد ولی با این حال دیگر دیر شده بود و ما نتوانستیم اجرا برویم.
در جشنواره آئینی سنتی جایزه ای هم دریافت کردید؟
خیر. کار در بخش رقابتی نبود ، فکر می کنم در بخش جنبی و یا ویژه بود.
استقبال از نمایش در اجرای عمومی چطور بود؟
روزهای اول اجرا آخر ماه رمضان تا عید فطر بود. به دلیل تعطیلات، استقبال زیاد خوب نبود ولی من با آماری که از سالن های دیگر دارم، فکر می کنم استقبال از کار ما به نسبت خیلی خوب بوده، مخصوصاً این اواخر.
اگر حرف پایانی دارید برای ما بگویید؟
فقط اینکه آدم وقتی کاری را اجرا می کند تازه شرایط کار بقیه را درک می کند. من فکر می کنم ما خودمان تا جایی که ممکن است، باید کاری کنیم زیرا تئاتر یک سری تماشاگر خاص دارد و ما آنها را همیشه می بینیم. ممکن است خیلی ها بیایند و کارهای ما را ببینند و خیلی ها هم نیایند اما ما باید تلاش کنیم و مردم را با تئاتر بیشتر آشتی دهیم یعنی اینکه من از دوست های خودم، فامیل های خودم و اقوام خودم شروع کنم. یعنی باید خودمان مبلغ کار خودمان باشیم. خیلی ها تازه الان می فهمند که این کار اجرا می شود و دوست دارند بیایند، کار را ببینند ولی زمانی نمانده است .
امکان تمدید کار و یا آنکه در تماشاخانه دیگری کار اجرا شود وجود ندارد؟
بعید می دانم تمدید شود. صحبت شده بود ولی هنوز صحبتی در این زمینه با ما بازیگرها نشده و به توافقی نرسیده ایم. من فکر نمی کنم این کار به راحتی استفاده ای از آن نشود و اجرایی نرود، به این خاطر که ما خیلی برای آن زحمت کشیده ایم و هنوز خیلی ها باید این کار را ببینند. به همین دلیل من فکر می کنم اگر خدا بخواهد جای دیگر اجرا برود ولی کجایش را نمی دانم .
*************************
پریناز لطف اللهی، فارغ التحصیل کارشناسی ارشد کارگردانی از دانشگاه تهران می باشد و در این نمایش نقش فرخ لقا را که یکی از زنان شورشی است را بازی می کند.
از نحوه آشنایی تان با گروه و آقای موسوی برای ما بگویید؟
حدوداً فکر می کنم ۴ سال پیش بود که از طریق یکی از دوستانم که برای آقای موسوی در نمایش “خواستگاری” بازی کرده بودند، به ایشان معرفی شدم و چند دفعه سر تمرینات حاضر شدم. نقش فرخ لقا را خواندم و ایشان هم پسندیدند و برای کار انتخاب شدم .
نقش فرخ لقا چه ویژگی هایی داشت که شما آن را انتخاب کردید؟
الان نمی توانم در مورد متن اصلی صحبت کنم چون متن خیلی بازنویسی شد. متنی که آقای اردشیر صالح پور نوشته بودند، یک مقدار بازنویسی شد، کوتاهتر شد، خلاصه تر شد. نقش فرخ لقا در اوایل خیلی نقش ساده و یک زن بختیاری است که به خاطر گران شدن آرد در اصفهان، همراه زن های دیگر می روند بلدیه و رئیس بلدیه را دستگیر می کنند. یک زن جنگجو، مبارز، ساده. ولی من به خاطر اینکه شخصیتم تغییر کند، یک مقدار سادگی و ساده لوحی و یک مقدار مهربانی که این مهربانی اش هم ناشی از سادگی و ساده لوحی است که برای رئیس بلدیه دل می سوزاند، سریع همه چیز را باور می کند، وقتی می خواهند رئیس بلدیه را دار بزنند ناراحت می شود، را به آن اضافه کردم که از آن حالت تیپ بودن خارج شود و حالت شخصیت به خودش بگیرد .
شما تجربه بازی در نمایش های سنتی داشتید؟
الان خیلی حضور ذهن ندارم ولی کاری بود به اسم “ملیح” که کارگردانش خانم افسانه زمانی بودند و نوشته خانم هنگامه مفید بود. آنجا هم یک مقدار کار آئینی سنتی بود که با عروسک اجرا می شد یعنی یک کار صحنه ای عروسکی بود .
بازی در نمایش های سنتی با سایر نمایش ها تفاوت دارد؟
تفاوتش در این است که به نظر من بازیگر باید به هر حال با یکسری ویژگی های نمایش های ایرانی، آشنا باشد. بالاخره ایرانی بازی کردن یک مقدار فرق می کند و باید هرچه بیشتر شخصیت های ایرانی را بشناسیم، از افسانه ها بیشتر خبر داشته باشیم، موسیقی ایرانی مان بیشتر کمک می کند به اینکه بتوانیم نقشی را خوب دربیاوریم .
شما چه مدت برای نقش فرخ لقا تمرین کردید؟ شما خودتان بختیاری هستید؟
نه من بختیاری نیستم. برای این کار خیلی تمرین کردم. اول روی لهجه ام کار کردم به کمک آقای اردشیر صالحپور که خودشان بختیاری هستند و اینکه در تمرینات سعی کردم اکت های مختلف به آن اضافه کنم. سعی کردم به گونه ای متفاوت شود، اتودهای مختلف می زدم که آقای موسوی می پسندند یا نه و اینکه خیلی سعی کردم از بداهه در کارم استفاده کنم و خوشبختانه هم جواب داد.
شما تجربه کار با آقای موسوی را داشتید؟
نه اولین کارم بود.
این تجربه چطور بود؟
خیلی خوب بو.د ایشان کارشان را بلدند خیلی کارشان را جدی می گیرند و کارگردان خوبی هستند و من از کار کردن با ایشان واقعاً لذت بردم چون خود من هم کارگردانی خواندم. جدیت آقای موسوی و اینکه برای کار ارزش قائلند، برای من خیلی مهم است و دوست دارم با کارگردان های جدی و با کارگردان هایی که نه صرفاً کاری را اجرا رفته باشند یا پولی بگیرند، کار کنم. ایشان چنین کارگردانی نیستند و این خصوصیت شان را من خیلی دوست دارم، اینکه برای آن چیزی که در ذهنشان است، هدفشان است، تلاش می کنند، برای من خیلی ارزشمند است .
اگر یک جمله بخواهید در مورد نمایش “اندر حکایت بلدیه اصفهان” بگویید، چه می گویید؟
نمایشی که عاشقانه دوستش دارم و برایش زحمت کشیده ام و امیدوارم دیده شود و اینکه مردم کشورم از هر قشر و طبقه ای آمدند و کار را دیدند خیلی خوشحال شدم. از آنها ممنونم.