یادداشتی به بهانه اجرای ” رخت فر ” در تماشاخانه آو
لباس و مد همیشه دغدغه اهالی فرهنگ و هنر بوده و هست و در این بین جدا سازی دیدگاه های درست از دیدگاه های نادرست امری است ضروری و البته نیازمند تحقیق و تفحص علمی و نه برخورد سلیقه ای و همیشه باید به خاطر داشت که عادات و سلایق پوششی یک جامعه امری تک وجهی نیست و ساحات مختلفی دارد که تغییر و بهبود این عادات و سلایق نیازمند اشراف کامل به این ابعاد و ساحات است .در این میان اما باید به آنان که دغدغه این مسئله را دارند میدان آزمون و خطا داد تا در سطوح آزمایشی و در مقیاس طراحی ، ایده پرداز باشند و شاید مسبب تغییر .
…..
…….
………
شبی که به تماشای ” رخت فر ” رفتم ، تماشای اثری که بی شک نام نمایش را بر آن نمی توان نهاد ، پر از سوال بودم ، یک اجرای ۲۵ دقیقه ای در تماشاخانه آو ، که بحث در مورد استانداردهای آن بحثی است طولانی ، با بازیگران و عوامل ناشناس و قیمت بلیت سی و پنج هزار تومانی !!! این که چه چیز در انتظار تماشاچی است بســـیار جذاب بود و باید کشف می شد .
حال بماند که این اجرای ۲۵ دقیقه ای با ۲۴ دقیقه تاخیر آغاز شد و هیچ کس هم نبود که از مخاطبین عذرخواهی کند که به اندازه زمان اجرا در به اصطلاح لابی تماشا خانه آو و یا خارج از در ، در سرما ، معطل شده اند . به هر حال ” رخت فر ” آغاز شد ، اجرایی که تنها یک شوی لباس دسته چندم بود و بس .
…….
……….
………….
دوستی دارم که طراح لباس است و جوان است و پر از ایده ، ولی هیچ جا مجال دیده شدن نیافته است . وقتی برای به نمایش گذاشتن طرح هایش به گالری های تهران سر می زند ، هیچ کدام ، تاکید می کنم ، هیچ کدام حاضر نیستند که آثار طراحی او را که روی کاغذ نقاشی شده بودند و قرار هم نبود بر تن مانکن به نمایش در بیایند ، به نمایش بگذارند و گاها این طراحی ها را فاقد ارزش هنری و فاقد شرایط نمایش دادن در گالری می دانستند !!
در همین روزگاری که دوست من نتوانست طراحی هایش را که اتفاقا هم اسلامی بود و هم ایرانی و مطابق سلیقه جوانان ، به نمایش بگذارد ، در یک سالن نمایش تئاتر ، که با همه کم و کاستی ها و غیر استاندارد بودنش از گروه های جوان تئاتر پر و خالی می شود و به هر حال فرصتی شده برای دیده شدن جوانان عرصه تئاتر ، شوی لباس برگزار می کنند ! آن هم به اسم نمایش و اقتباس از فلان نمایشنامه نویس نامی و مهاجر !
تماشاخانه ها و سالن های تئاتر خصوصی با هدفی مشخص دایر شده اند که برای نیل به این هدف البته و صد البته باید استاندارد هایی را رعایت کنند ، حال که در اکثر این سالن های خصوصی رعایت استاندارد ها به حداقل رسیده است ، حداقل نباید هدف برپایی این چنین سالن هایی فراموش شود و به دلایل مختلف ، امروز شوی لباس و فردا هر ژانگولر دیگری را برای اجرا بپذیرند ، آن هم شوی لباسی که حداقل استانداردهای یک شوی لباس را رعایت نمی کند و مانکن هایش هر لحظه ممکن است زمین بخورند و کیفیت طراحی لباس ها نیز چنان نتزل که تماشاچیان را به خنده می انداخت و ….
پول و تامین هزینه های تماشاخانه ، آشنا و یا دوست و فامیل بودن گروه و یا شاید هم عدم درک صحیح مسئولین سالن از نمایش ، هیچ کدام نباید باعث شود که استــــــاندارد ها و هدف بر پایی چنین سالن هایی فراموش شود و نتیجه بشود این که جوانان تئاتری ما در به در به دنبال سالن اجرا باشند و حداقل امکانات موجود توسط گروه هایی غیر تئاتری و سرمایه دار اشغال گردد . حال اگر این گروه ها برای چنین شویی از چندین نهاد دولتی و وابسته به دولت مجوز دارند باید برای اجرا نیز به سراغ امکانات همان نهاد ها بروند و البته امیدوار بمانند که دیده شوند ، نه اینکه در یک سالن خصوصی تئاتر ، بلیت ۳۵۰۰۰ تومانی بفروشند و تماشاچی تئاتر را از آنچه به عنوان نمایش به او عرضه کرده اند ، شوکه نمایند .
در این میان دوست من مانده و طرح هایش که هیچ گالری خصوصی و دولتی در به نمایش گذاشته شدن آنها او را حمایت نکرد …
و دیگر اینکه بایسته است که هر فرد اهل هنر و فرهنگ دغدغه لباس و پوشش مردمان را داشته باشد و صد البته بایسته نیست که در قالب این دغدغه ، شو ها و برنامه هایی به راه انداخت که نه در خدمت فرهنگ باشد و نه در خدمت هنر .