مینا محمدی، سرویس ادبیات هفت گاه: مطابق دوشنبه های هر هفته ی کتاب اندیشه ، امروز رونمایی از کتاب لذت نقد با حضور آقای مسعود فراستی و ناصر هاشم زاده و مسعود ترقی جاه برگزار شد.
این نشست که با استقبال خوبی از جانب اهالی کتاب و سینما همراه بود ، ساعت ۴ عصر در سالن اجتماعات فرهنگسرای اندیشه برگزار شد.
این کتاب مجموعه ای از نقد های مکتوب مسعود فراستی ، منتقد برجسته ی سینمای ایران ، در طول سال های مختلف نسبت به فیلم های فیلمسازان مطرح ایرانی به همراه ضد یادداشت ها و چند مقاله دیگر است که به چاپ سوم رسیده است.
با تاخیر آقای ترقی جاه، جلسه در ابتدا با حضور آقایان فراستی و هاشم زاده ، با این سوال آغاز شد، که آقای فراستی چقدر از نقد لذت میبرند ؟ ایشان در پاسخ گفتند که : ” اگر آدم از کاری که می کند لذت نبرد ، نمی تواند آن را انجام دهد. من کار را درست انجام دادم، بنابراین از آن لذت می برم. اگر لذتی منتقل نشود پس تفکری هم منتقل نمی شود که این به فرم هم بر می گر دد.”
مولف کتاب لذت نقد اذعان داشت : ” اساسا از نظر من نقد نوشتن از فیلمسازی هم مهم تر است. نقد نوشتن مهم ترین کار عالم است. اگر این طور فکر نمی کردم نمی توانستم نقدی بنویسم که تاثیر گذار باشد. “
در این مراسم آقای هاشم زاده متذکر شدند که کتاب لذت نقد با مجموع نقد هایی که دور هم جمع شده ، ایشان را دوباره به تفکر واداشته و به مسائل مهمی پرداخته است. حال اینکه نظرات خواننده تا چه میزان موافق نظرات آقای فراستی باشد یا مخالف، مسئله دیگریست. مخصوصا اگر از سطح مسعود فراستی رسانه ای بگذریم و دوباره بخوانیم.
در ادامه افزودند که این کتاب برایش جدی ست . مخصوصا که روند تاریخ سینمای چند دوره است و نقد هایی که در طول سال های مختلف چاپ شده، در این کتاب گردآوری شده است.
همچنین ادامه دادند که ما سه مسعود در سینما داریم ، یکی مسعود فراستی – مسعود کیمیایی و مسعود ده نمکی که هرسه اینها در مسعود فراستی وجود دارد. اینکه اسم کتاب لذت نقد است ، اسم خوبی ست . مسعود فراستی هم جنجال برانگیز است و هم تامل برانگیز.
وی اضافه کرد که در نقد ، معیار داشتن بسیار مهم است و آموخته های آقای فراستی از طریق مجله و سینما نیست، ایشان بر اساس تفکری که دارند وارد نقد می شوند، از همین رو می تواند فیلم ها را به راحتی نقد کنند.
ناصر هاشم زاده فارغ التحصیل فلسفه ی دانشگاه تهران بیان کرد، گویی که آقای فراستی در هنگام نقد ، یکبار از فیلتر فراستی گذشته و این بار در نقدش ، تو داری دوباره فیلم را این بار از نگاه او می بینی .
با اضافه شدن آقای ترقی جاه به جمع، ایشان اینگونه وارد بحث شدند که سینما یک زبان اجتماعی ست و سوال اینجاست که آیا ما سینمایی به اسم سینمای جهانی داریم یا نه ؟ مسئله دیگری که برای ایشان مطرح بوده ، روشنفکر است که اساسا روشنفکر کیست؟
در ادامه به نظریات فلاسفه مختلف در ارتباط با نظریه مولف و نقد پرداختند. همچنین اشاره کردند که ساختار نقد نویسی آقای فراستی مشخص نیست. مثلا اصطلاحاتی دارند مثل در نیانده ، ادا و اطوار است و یا نچسبیده که اصطلاحات کاملا شخصی ست و این الفاظ در نقد جایگاهی ندارد. البته در ادامه افزودند که آقای فراستی بعدا توضیح می دهند که منظورشان از این الفاظ چه بوده و به کدام قسمت فیلم اشاره دارند و کلمات را باز می کنند.
مسعود فراستی منتقد سینما در پایان گفتند که از نظر ایشان برای منتقد ، سلیقه بخشی از نقد است. نقد تیغ دل و عقل است. فلاسفه در نقد هنر متر ندارند. مترشان فلسفه است. متر من هنر است . متر هنر ، فرم است. اصلا نیت مهم نیست. آنچه در پایان نشان داده می شود ملاک است. در مقاله آخر مفصل آن را توضیح داده ام که وقتی ما از فرم حرکت میکنیم ، این فرم است که باید هر معنایی را که ما می خواهیم را بسازد. اگر نساخت ، پس وجود ندارد. متر دیدن فیلم هم ، فرم است. باید از فرم به معنا برسیم. رابطه اثر با مولف رسیدن به یک رابطه دیالکتیکی ست.