دکتر اسلامی ندوشن : به کار بردن ابزارها به حدی باشد که به کلیت مغز و شخصیت انسانی لطمه نزند
نشست این هفته ی کانون ادبی نیاوران ، با حضور دکتر محمد علی اسلامی ندوشن شاعر ، منتقد ، مترجم و پژوهشگر برجسته ی ایرانی در سالن گوشه فرهنگسرای نیاوران برگزار شد.
به گزارش خبرنگار سرویس ادبیات هفت گاه ، کانون ادبی نیاوران در نشست سه شنبه ی این هفته ی خود میزبان دکتر اسلامی ندوشن بود که علی رغم کسالت ، با موضوع “جهان به کدام سو می رود” برای حاضرین به ایراد سخنرانی پرداخت.
وی با بیان این که ، سوال “دنیا به کدام سو روی دارد؟ ” یکی از حیاتی ترین ، اساسی ترین و مبهم ترین عنوان هایی ست که به ذهن بشر آمده است ، گفت : ” ما در یک دوران بسیار فوق العاده حساس سرو کار داریم. دورانی که وارد سرعت و صنعت می شود . یعنی دوران سنت چند هزار ساله پشت سر گذاشته می شود و مانند دو موج بزرگی که به هم بخورند و ایجاد تلاطم بکنند ، چنین وضعی نه تنها برای ایران ، بلکه جهان رخ داده است . و در آستانه ی دوران بسیار تازه ای قرار گرفته است. “
دکتر ندوشن با اشاره به این که به همین دلیل می بینیم که دنیا چقدر متشنج شده است و هر روزه اخبار متفاوتی از جنایت ، بمب گذاری ، تظاهرات خرابکارانه خیابانی و گروگانگیری می شنویم که تقریبا در قاموس بشر سابقه نداشته است ، وی با طرح سوالاتی نظیر “چرا دنیا جوش آورده و در یک تشنج مداوم به سر می برد ؟” و “آیا همه ی مسائل بشری به اینجا ختم خواهد شد؟” اذعان داشت : ” این نشان می دهد که بشر ، از اداره ی خود عاجز شده است. نه در کشور های صنعتی و نه در کشورهایی که عنوان عقب افتاده را داشتند و حالا کشورهایی که لقب در راه توسعه (development) را به آن ها دادند ، هر کدام دچار تشنج های داخلی خود هستند.”
این استاد گرانقدر ادبیات فارسی در ادامه ، به دو نمومه ی بارز سوریه و عراق اشاره کرد و گفت : ” ببینید چه به روز این کشورها آمده است. سوریه که تقریبا نابود شده است و چند میلیون آواره شده اند و همین طور عراق که از زمانی که وضع جدید پیدا کرده است ، این سوال پیش می آید که چرا هیچ کس نباید این آرامش خاطر را داشته باشد که در بازار حاضر شود و یا با آرامش خاطر به دنبال بچه اش به مدرسه برود . “
او با بیان این که چرایی این وضعیت یک پاسخ می تواند داشته باشد و آن “سوء مدیریت در گذشته” است ، ادامه داد : ” آن سوء مدیریت ها در گذشته ، الان دارد ثمر می دهد. یک نمونه ی دیگر آن کشور لیبی است. یک عده که سوار بر مملکتی شده اند ، بدون توجه به اینکه بشری به عنوان ملت در این کشور به سر می برد ، سرشان را پایین انداختند و هر کاری دلشان خواست ، کردند . در واقع حاصل سوء مدیریت یک اقلیت ، باعث بلای یک ملت می شود که واقعا رفت بار است.”
وی همچنین با بیان این که انسان به طور کلی با سه عنصر خود ، اجتماع و طبیعت سروکار دارد و متاسفانه انسان امروز با “دستکاری کردن در طبیعت” ، یک آینده ی مبهم و سردرگم را پیش روی خویش رقم زده است و علاوه بر اجتماع ناسالم که ناشی از حکومت ناسالم است ، با کج تابی های طبیعت هم روبه رو ست . او در این همین راستا ادامه داد : ” همه ی این ها به این بر می گردد که تعادل جهان دارد بهم می خورد. اگر تعادل کائنات به هم بخورد ، زندگی ها نابود خواهد شد. و این مسئله ی بی تعادلی در زمینه های دیگر هم وجود دارد . اولین مسئله ی بهم خوردن این تعادل ، اقتصاد است. شما ببینید ، ثروت ها باد آورده ی هنگفت در دست عده ای در سراسر دنیا جمع شده و در مقابل ، انبوه جمعیت در دنیا ، ۷۰۰ میلیون نفر ، در گرسنگی دائم به سر می برند. “
نویسنده کتاب «باغ سبز عشق» ، یکی دیگر از موارد بهم خوردگی تعادل را “روی آوردن بشر به راه حل های مادی و تکیه بر ابزار” اعلام کرد و گفت : ” انسان در گذشته ، مسائل را به عالم بالا حواله می داد و تحمل می کرد . ولی انسان امروز تحمل نمی کند. و مردم دنیا واقعا بیدار شده اند. و در این بیداری می بینند که قدرت های اقتصادی با ثروت باد آورده شان چگونه ترک تازی می کنند. در قدیم یک نوع معنویتی در انسان ها وجود داشت که خودش را با آن تسکین می داد و امیدی در خود نگه می داشت ، ولی در حال حاضر چنین مسائلی مطرح نیست. مذهب هم تقسیم شده است. آن چیزهایی که دلخواه مردم است به کار می برند و آن هایی که به نفع و دلخواهشان نیست کنار می گذارند. یعنی آیین تفکیکی شده است. ایمان و عقیده هم به همین صورت.”
او ادامه داد : ” آن چیزی که بر زندگی مردم تسلط دارد ، ماده است . چیزی که قابل لمس و قابل دید باشد. یعنی تسلط ابزار و ابزار سالاری در دنیا رایج شده است. “
وی پیامد این ابزار سالاری را پیامد های دیگری چون “سرعت” توصیف کرد و گفت : ” طبیعت بشر هیچ گاه تحمل این سرعت را نداشته است. بالاترین سرعت در کل زندگی بشری ، سرعت اسب بود . ولی حالا سرعت موشک ها ، جت ها و هواپیماها و یا روی زمین ، اتومبیل ها ، خلاف طبیعت بشر است. انسان خودش نمی فهمد و آگاهی ندارد ، ولی واقعیت آن است که طبیعت ، درون و سرشت او ، آن را قبول نمی کند.”
در همین راستا افزود : ” طبیعت انسان قبول نمی کند که تسلط ابزار بر او حاکم باشد . و همه چیز را بتوان با “دکمه” به کار برد. الان مهم ترین عضو بدن انسان انگشت اوست که با زدن یک دکمه بر روی کامپیوتر ، عالم و دنیا را سیر می کند. این ها محصول علم است و کسی نمی تواند انکار علم ، کند . و نمی شود کنحکاوی بشر را انکار کرد . ولی این کنحکاوی عوارضی دارد که به کجا می تواند ختم شود. “
دکتر اسلامی بعد از بیان این مقدمات ،با اشاره به این که آن چیزی که مخالف سرشت انسان باشد ، آثار نامساعدی بر جای خواهد گذاشت ، صحبتش را با مطرح کردن این سوال که ” حالا چه باید کرد؟ ” ، ” آیا باید ناامیدانه ادامه داد ؟ ” پی گرفت. و ادامه داد : ” با نسبت می شود. نه می توان علم و فن را از عرصه زندگی بشر خارج کرد . و نه می شود ابزار را کنار گذاشت بلکه ممکن است بتوان یک حد تعادلی برقرار کرد. به کار بردن ابزارها به حدی باشد که به کلیت مغز انسانی و شخصیت انسانی لطمه نزند. و در ساختن مواد کارخانه ای رعایت شود. “
او همچنین تولید مواد غذایی امروز را مصنوعی توصیف کرد که خلاف طبیعت انسان است. و از عوامل مهم دیگری به نام “جمعیت” و “تراکم جمعیت” نام برد که در کشورهای واپس مانده ، رشد جمعیت زیاد و در کشورهای صنعتی، جمعیت رو به پیری است. و همچنین می بینیم ، شهر های چند میلیونی ایجاد شده است که در گذشته نبوده است. همه ی این ها تعادل جهان را بهم می زند. و گفت : ” هیچ علاج نهایی وجود ندارد و این سرنوشت بشر است که همیشه ناقص آفریده شده است. “ان الانسان لفی خسر.” ولی به حالت نسبی می شود کارها را از افراطی بیرون آورد. “
وی در پایان سخنرانی اش ، راهکارهای ممکن را ، آموزش سالم در مدارس که بچه ها را کارآمد و وظیفه شناس کند ، سروسامان دادن وضع اقتصاد ، اصلاح محیط طبیعی شهرها و تقسیم شهرهای متراکم تا حد امکان ، جلوگیری از تولید مواد زیان آور کارخانه ها و منحرف کردن مردم از ماده پرستی و دغدغه های روزمره ی چه کنم!؟ چه کنم!؟ و فزون طلبی با تربیت اجتماعی اعلام کرد و گفت : ” من قبلا هم این پیشنهاد را در دانشگاه هاروارد مطرح کردم که یک مجمع غیر دولتی از افراد فرهیخته ی دنیا تشکیل شود . بشر دارد تبدیل به یک بشر سر به زیر قانونی می شود در حالیکه قانون ، هیچ گاه جای اخلاق را نمی گیرد . اخلاق یک چیز درونی ست. انسان موجودی ست که با جانداران دیگر فرق دارد. انسان باید خودش تشخیص روا از ناروا را بدهد جه الزامی پشت آن باشد چه نباشد. باید به فکر چاره بود. باید خطی که دنیا روی آن قرار دارد و خطرنام است را مهار کرد. “
در پایان نیز ، جلسه ی پرسش و پاسخ با حضور استاد ندوشن برگزار شد .
گفتنی ست نشست کانون ادبی نیاوران با مدیریت محمد سلمانی سه شنبه های هر هفته در فرهنگسرای نیاوران برگزار می شود ، و حضور عموم علاقه مندان به حوزه شعر و ادبیات در این برنامه آزاد است. همچنین تاکنون نشست های ادبی مختلفی با حضور چهرهای نام آشنایی همچون محمد علی بهمنی ، جواد مجابی ، اسدالله امرایی و … در حوزه ادبیات برگزار شده است.
به گزارش هفت گاه ، دکتر محمدعلی اسلامی ، متولد سال ۱۳۰۴ در ندوشن ، دکترای خود را از دانشگاه سوربن فرانسه گرفته است. وی بیشتر اوقات خود را صرف تحقیق آثار علمی و ادبی ایران و ترجمه آثار نویسندگان جهان کردهاست. از مجموعه آثار وی می توان به مجموعه شعر « چشمه » ، مجموعه شعر « گناه » ، ترجمه و مؤخره ی « پیروزی آینده ی دموکراسی» ، « ترجمه ی جهاد در اروپا» ، « دنبال سایه ی همای» و … نام برد.