نور، جلوه خداوند؛ رنگ، کثرت ارتباطی ذات با وحدت و آب، بنمایه اصلی فلسفه اسلامی سه عنصر زیبایی شناسی معماری اسلامی هستند.
به گزارش سرویس معماری هفت گاه به نقل از هنرآنلاین ، نور ، رنگ ، آب ، سه عنصر زیبایی شناسی معماری اسلامی اند. نور عمدهترین مشخصه معماری ایران است و نمادی از عقل الهی است . رنگ در انقطاب نور حاصل میآید و آب تصویر طبیعت، در معماری اسلامی است که شاید بد نباشد کمی درمورد آنها بخصوص از دیدگاه عرفانی بپردازیم:
نور
نور جلوه خداوند است که حضورش در معماری اسلامی به ویژه در مسجد که خانه اوست تجلی مییابد. “الله نور السموات و الارض” و در کاستن از صعوبت و سختی و سردی سنگ و بنا نقش بسزایی دارد، تجلی متافیزیک نور بر فیزیک بنا، آنرا اصلیترین محور زیبایی شناسی معماری اسلامی در عرفان و معنا قرار داده است. در بناها از کف براق، و درخشنده و سطوح دیوارها برای شکار نور استفاده میشد و گاهی نور طوری از سقفهای الماسی شکل باز میتابید که انعکاسی در پی داشت.
نور به تزیین معماری اسلامی کیفیتی پویا میبخشید و نقوش، اشکال و طراحها را به درون زمان میکشید. نور و سایه در سطوح، تقابلهای شدید ایجاد میکرد و به سنگهای منقوش و سطوح گچی و آجری، بافت میبخشید. نور از لا به لای مشاربیههای چوبی، جدارههای گچی و مرمری و شیشههای نقوش پنجرهها رد میشد و نقوش را بر روی سطوح پشتی و داخلی نمودار میساخت و پوششی زمانمند و متغیر از رنگ و سایه پدید میآورد.
رنگ
رنگ از تکثیر نور حاصل میشود و نمایانگر کثرتی است که ارتباطی ذاتی با وحدت دارد. از دیدگاه اندیشمندان هنر اسلامی، رنگ سفید نماد وجود مطلق و رنگ سیاه که پوشش خانه کعبه است نماد اصلی تعالی و فراوجودی است که خانه کعبه با آن ارتباط دارد، رنگهای آبی، فیروزهای و طلایی در نگارگری اسلامی و ایرانی، جلوههایی از معانی باطنی جاری در بطن رنگها هستند. روانشناسی رنگ در قرآن نیز مورد تامل جدی قرار گرفته است. “قالوادع لنار بک بیین لنامالونها قال انه یقول انها بقره صفرا فاقع لونها تسرالناظرین” آیهای که در آن رنگ زرد زرین عاملی برای سرور و انبساط خاطر ناظر معرفی میشود این آیه و همچنین احادیث و روایاتی که بر معانی رنگها دلالت میکردند (سفید که رنگ محبوب پیامبر بود و سبز که نشانه سیادت فرزندان علی (ع) و فاطمه (س) محسوب میشد) رنگ را عاملی مهم در جهت استفاده معنوی در جلوههای نگارگری معماری اسلامی قرار داد، اهمیت و جایگاه رنگ در معماری اسلامی مورد توجه کامل قرار گرفته است یکی از اصیلترین رنگهای مطرح در هنر اسلامی رنگ فیروزهای است، همچنین آبی لاجوردی هسته تمثیل مراقبه و مشاهده است، بیانگر بیکرانگی آسمان آرام و تفکر برانگیز سحرگاهان صاف و صمیمی است، در درون مسجد، برخلاف بیرون که کاشی کاری بیشتر با آجر عجین شده است. نقوش کاشی با سفیدی نقوش گچبری همراه است که تضاد چشمگیری را با فضای پر نقش و رنگ بیرون برقرار میسازد و باعث میشود فضای داخلی مسجد آرامش و قداست خاصی داشته باشد که این قداست از رنگ سفید فضا و از بیرنگی و بینقشی سطوح داخلی نشات میگیرد، زیرا رنگ سفید به خصوص وقتی با نوعی خلوت، تفکر و سکوت همراه باشد، الهامگر نوعی بزرگی پاکی و اندیشه بالندگی است، بیشترین قسمت سطوح کاشیکاریها به رنگهای سردی چون زنگاریها، فیروزهایها و لاجوردیها تعلق دارد، لاجوردیها و رنگهای آبی فام عمق دارند که آدمی را به بینهایت و به جهانی خیالی و دست نیافتنی میبرند، آبی، گستردگی و وسعت آسمان صاف را به یاد میآورد. نشانه صلح است و رنگ بیگناهی، نور آبی، کسانی را که بیقرارند، آرام میکند، آبی همواره متوجه درون است و جنبههای گوناگون روح آدمی را نشان میدهد، در فکر و روح او داخل میشود و باروان او پیوند میخورد، آبی معنی ایمان میدهد و اشارهای است به فضای لایتناهی و روح. آبی سمبل جاودانگی است.
آب
آب در فلسفه اسلامی بن هستی محسوب میشود “وجعلنامن الماء کل شی حی” و در عین حال عامل تطهیر نیز است. این صفت ذاتی (که بر اشیاء پلید مهر پاکی و تطهیر میزند) چنان با حقیقت بنا در معماری اسلامی ارتباط دارد که حضورش در متن معماری اسلامی بنا را مطهر کرده و صفت تطهیر میدهد.
حضور آب در معماری اسلامی به ویژه در مسجد نه تنها آن را عاملی فیزیکی برای تطهیر عابدی قرار میدهد که برای عبادت خود به این تطهیر نیاز دارد، بلکه به بنا نیز صفت تطهیر میدهد. پیوند تنگاتنگ آب و معماری اسلامی در آیاتی از قرآن به ظرافت و عظمت احساس میشود، آب حائل میان “او” و هستی و در عین حال و اصل عالم به حضرت اوست، معماری اسلامی با آب برخوردی کاشفانه دارد، حضور بیمثال آب از صعوبت بنا میکاهد، شفافیتش پرده از جاودانگی بناهایی بر میدارد که بر آخرت استوار گشتهاند.
بیرنگیاش، آدمی را به بیرنگی میخواند و از ننگی که از صورت رنگ خاصل میشود میرهاند و سیالیتش بر سست بنیانی عمارتهایی دلالت دارد که آدمیان به تصور جاودانگی دنیا با نفی دارالقرار بر بستری از توهم بنا میکنند (سراب )، آب در عرفان و هنر اسلامی، جلوه پاکیها ، زیباییها و هم خوی حق است. به طور کلی هنر اسلامی سعی دارد تا احدیت خداوند را لا به لای رنگها فرمها، نورها و اصوات متجلی سازد. یعنی سعی در نمایاندن معنا تا جایی ممکن در صورت دارد. هرچه تاثیر معنا به صورت بیشتر باشد و این تجلی نمایانتر، صورت از تاثیر آن لطیفتر، شفافتر و در عین حال همچون معنا، مبهم راز آمیز و تجوید و انتزاع متمایلتر خواهد بود.