ژیوار: گروه من پس از ۳۵ سال،در اختتامیه جشنواره فجر شرکت می کند

mohr ekhtesasiمصاحبه اختصاصی هفت گاه با ژیوار شیخ الاسلامی سرپرست و خواننده گروه ژیوار

ژیوار شیخ الاسلامی

مینا محمدی-  سرویس موسیقی  هفت گاه: یکی از گروه های بانوانی که در بیست ونهمین جشنواره موسیقی فجر به روی صحنه رقت، گروه “ژیوار” به سرپرستی و خوانندگی ژیوار شیخ الاسلامی است. ژیوار نخستین بانوی کرد است که در سال ۱۳۷۹ گروه موسیقی کردی برای بانوان را تاسیس کرد و برای اولین بار کنسرت هایی ویژه بانوان در ستتدج و سقز را به روی صحنه برد. او همچنین به منظور شناساندن البسه و موسیقی کردی و سنتی ایران زمین اجراهای متعددی برای تمامی سفرا در سفارتخانه های مختلف در ایران ارائه نموده است. علاوه بر این گروه “ژیوار” در کشورهایی چون آلمان، بلژیک، سوئد و … نیز به روی صحنه رفته است. به بهانه حضور گروه “ژیوار” در جشنواره موسیقی فجر، خبرنگار سرویس موسیقی هفت گاه گفت و گویی با ژیوار شیخ الاسمی ترتیب داده است که می توانید مشروح آن را در زیر مطالعه کنید.

گروه ژیوار تا به حال در چند جشنواره موسیقی فجر شرکت کرده است ؟

از سال ۷۹ هر ساله در جشنواره فجر برنامه داشته ام . به جز سال قبل که بانوان محروم بودند ، بدون دلیل . چون هنوز دلیل این اتفاق را نمی دانیم . و فکر می کنم یک دوره دیگر هم شرکت نکرده ام . در باقی جشنواره ها حضور داشتیم.

جشنوارۀ امسال در مقایسه با سال های قبل چطور بوده است ؟

هیچ اتفاقی نمی افتد . امسال اطلاع رسانی نسبت به سال های قبل بهتر بود ولی در کل استرسی که خود گروه را اذیت می کند ، برخورد افرادی مانند مدیر سالن و صدابردار که خانم بخشایش هستند ، خیلی خوب است . ولی کارمندان حراست همین که گوشی بچه های گروه را می گیرند ، خیلی بد است . ما که پایین هستیم چطور می توانیم صدای خودمان را ضبط کنیم؟ نوازندۀ من یک اجرای دیگر داشت که به این دلیل، الان بدون گوشی رفت . برخوردها یک مقدار قشنگ نیست و اینکه هیچ عکاسی نیست که از بانوان عکاسی کند . لباس های ما که حجاب دارند ، حداقل در قسمت کردی اینطور است.  هیچ بهایی داده نمی شود، فقط دلمان خوش است .از لحاظ مالی هم ساپورت نمی شویم، فقط به این دلیل که تنها جشنوارۀ رسمی است که در ایران برگزار می شود، یک فرصت است، ما شرکت می کنیم .

چیزی که در گروه های دیگر دیده می شود و همانطور که خودتان هم گفتید خیلی به تکرار آهنگ های قدیمی می پردازند . فکر می کنید چه شرایطی باید وجود داشته باشد که خود بانوان به آهنگسازی بپردازند، که سال های بعد بشود از آن استفاده کرد و از آن ها به عنوان موسیقی این دوره نام برده شود و منبع شود؟

 شاید همکارهای من که این کار را انجام می دهند به این دلیل است که به آن موسیقی علاقه دارند و یا اینکه با خود فکر می کنند که اگر کار جدید بسازند چه کسی می شنود و باید به کجا ارائه شود . کسی نمی شنود . این کنسرت بانوان هم اینجا زیر خاک می رود و تمام می شود و برای مخاطب فقط یک خاطره باقی می ماند و چیز دیگری یادش نمی آید. ولی ما با این وجود آمدیم و گفتیم اشکالی ندارد ، بگذار خودمان باشیم و آهنگ هایی که زده می شود کار بچه های گروه است و جدید می باشد .

آهنگ های ما ساختۀ آقای نجف پور است و خواننده ژیوار شیخ الاسلامی و کسی تا به حال آن ها را نخوانده است و ما دوست داریم مخاطب زن هم پیشرفت کنند .مثلا من چند بار لالایی خاطرات حلبچه را در کنسرت خواندم و مردم با آن لالایی آشنا شده اند و به عنوان خاطره از ژیوار می ماند .

و یا آهنگ هایی که درخواست می کردند، آهنگ هایی بود که در کنسرت قبلی بوده است . ما می توانیم گوش بانوان ایرانی را تربیت کنیم و من افسوس می خورم که چرا همکاران من موسیقی هایشان این گونه است، من هیچ ادعایی ندارم  . شما کار بچه های ژیوار را دیده اید که چقدر سبک کار، متفاوت است و ما می خواهیم بگوییم که ما وجود داریم . ما چند جا بدون خواننده اجرا داشتیم ، چون من اعتقادی به خواننده سالاری ندارم .

فردا من در برنامۀ اختتامیه جشنواره اجرا دارم که بانوان من بعد از ۳۵ سال در اختتامیه شرکت دارند . این اتفاق برای هیچ گروه بانوانی نیفتاده است و ما را می بینند ما خواستیم که ما را ببینند. آنقدر کارها قوی بود که توانستیم موفق شویم . درست است که شاید کسی صدای ژیوارشیخ الاسلامی را نشنود، ولی همین که بتوانیم موزیسین های خود را به این حد برسانیم ، خودش عالی است.

 من  یک سری از خواننده هایی که مقام تنبور را نمی دانند،  چیست،  را می بینم که در این مقام می خوانند؛ چرا باید بیانید مقام تنبور بخوانند . چرا خیلی راحت می توانیم با موسیقی بازی کنیم و خیلی راحت بگویم من دارم کار تنبور انجام می دهم . تنبور یک فرهنگ است ، یک عرفان است . یعنی باید به یک درجه ای رسید تا بتوانید ، و این خیلی بد است که ما مخاطب را بی شعور می دانیم . مردم ما باشعورند می فهمند و  این به من که کرد هستم و مقام تنبور کار می کنم و جزو تنها کسانی هستم که این سبک را کار می کنم ، می بینم که کسانی با شعر و موسیقی غلط می آیند و تنبور می زنند . این کافی نیست . اینکه چطور درجه عالی تنبور نواز را برساند مهم است.

 این را می خواهم بگویم که گروه ارکیده اولین گروه پاپ ایران بوده که با چه شرایط سختی در ایران کار کرده اند . چرا می گوییم اولین گروه پاپ گروه دیگری بوده است ؟ چرا ما بانوان هوای همدیگر را نداریم . مایی که این همه درد و سختی کشیده ایم چرا باید اولین گروه پاپ را گروه دیگری جا بزنیم و هوای همدیگررا نداشته یاشیم. چرا از هم دیگر حمایت نمی کنیم؟ چرا همدیگر را قضاوت می کنیم. قضاوت بکنیم، به دلیل و به حق. متاسفانه این مسائل در بانوان بیشتر است.

 

به نظر شما اگر کنسرت بانوان را در جشنواره رقابتی بکنند و داوری بشوند سطح موسیقی بالاتر نمی رود؟

من آخر بیایم با چه کسی رقابت کنم؟ من که این همه سال زحمت می کشم. این برای گروه های نو پا است. گروه بانوانی که این سال ها زحمت کشیده اند را باید کنار گذاشت و بلیت شان بیشتر باشد و سانس ویژه داشته باشند. نوازنده ای که ۳ سال ساز دستش است با کسی که سال ها در هنرستان و دانشگاه تحصیل کرده است باید بلیتشان یکی باشد؟ این حق است؟ برای آن گروه ها می توانند یک قسمت رقابتی بگذارند که آنها هم پیشرفت بکنند و داور بیاید. حتی سالنشان عوض شود. این سالن خیلی کوچک است. ما همیشه در وحدت اجرا داشته ایم.

امسال استقبال چطور بود؟

امسال فکر می کنم پر مخاطب ترین و پرفروش ترین کار گروه ژیوار بود. خودتان شاهد بودید. این گروه واقعا شناخته شده است و ۱۴ سال است که در عرصه ی موسیقی ایران کار می کند، فستیوال اونی کن مکزیک که هر ۴ سال یکبار در دنیا برگزار می شود گروه ژیوار شرکت داشته است. در فستیوال های رانیه کردستان و اربیل، جلوی ۹۵۰۰ نفر اجرا داشته ایم. آنها  به زن بودن ما بیشتر احترام می گذارند ،که یک زن ساز دستش بگیرد؛ ولی خود ما جایگاه خود را نمی دانیم و به این قضیه پی نبرده ایم. حق بنر نداریم. حق چاپ عکس روی پوستر نداریم. پس چطور مردم را جذب کنیم؟ این خودش معضل است. تبلیغ در موسیقی بانوان صفر است و ما فقط مخاطبان قبلی خود را داریم. و هر کسی می آید از کارهای قبلی می آید. خیلی ها از کنسرت بانوان تعجب می کنند و برایشان جای سوال است  که زن ها در ایران می خوانند.

برنامه شما برای سال آینده چیست؟

احتمال دارد که گروه ژیوار به کشور سوئد و حتی اروپا برود و در شهرستان هایی مثل سنندج و شیراز اجرا داریم.

اصفهان که مهد موسیقی است از کنسرت بانوان محروم است. فقط بانوان تهرانی نیستند که حق دارند کنسرت بانوان داشته باشد. چرا در کرمانشاه که کردنشین هستند من نمی توانم اجرا داشته باشم.

این فقط مسئولین اند، هر مدیری ، هر رئیسی که عوض می شود؛ برخوردشان با موسیقی عوض می شود. من در سال ۸۴ اولین زنی بودم که در میراث فرهنگی ، جلوی ۳۰۰ مرد خواندم. هیچ اتفاقی هم نیافتاد. الا اینکه الهی قمشه ای روی صحنه آمد و گفت صدای زن مثل لالایی مادرانه می ماند. من آنجا گفتم آقایان کی بیرون میروند که ما اجرا کنیم، گفتند مشکلی نیست. به همین راحتی. ولی ما یک سال به دنبال مجوز می دویم ، ولی اینجا مشکلی نبود؟  و ما با این همه زحمت کشیدن؛ مثل خانم هنگامه اخوان ، مثل پریسا که خیلی وقت است در ایران اجرا نداشته اند، خانم اخوان حتی در پارکینگ ، با چه مشقت هایی کنسرت می گذاشت و سال ۶۹ پری ملکی ، خلیلی و خود من از ۱۷ سالگی روی صحنه می روم، چرا برای ما حرام است و برای یکی ، می گویند صدای زن آزاد شده است. چرا شایعه پراکنی می کنند و واین یک نوع سیاست و یک نوع بازی ست. پس حق ما چه می شود؟ ماهایی که اینطور زحمت کشیدیم؟!بعد باید یک کس دیگری بیاید که نه سن و سالی دارد و نه زحمتی کشیده است و بگوید من خواننده ام و اعلام شود صدای زن بعد از سی و پنج سال توسط خانم فلانی آزاد شد . خدا کند که این اتفاق بیفتد . ما که بدمان نمی آید. ولی چرا با سیاست؟ چرا ما را  به بازی گرفته اند. چرا رابطه محوری باعث می شود و کسی را علم کنند و کسی را بزرگ کنند و این خیلی بد است. حتی همسرآقای قالیباف که مدیریت اداره فرهنگی و اجتماعی امور بانوان شهرداری تهران را بر عهده دارد، به من گفت در حوزه ی کاری ما نیست. پس در حوزه ی کاری چه کسی ست؟ شمایی که نتوانی از من حمایت بکنی، پس باید از چه کسی حمایت کنی؟! یعنی گوش شنوایی برای بانوان ما نیست.

ما فقط با عشق کنسرت می دهیم. و برای من مهم است همان زنی که در سالن می آید ببیند مخاطب ژیوار جدی ست. بیاید با کار و شعر آشنا شود. چرا بانوان ما تا شعر حافظ و مولانا و … می آید با آن سخت ارتباط برقرار می کنند؟ از بس موسیقی تکراری شنیده اند، از بس دیگر کنسرت های بانوان بزن و برقص بوده است. اگر مردم با موسیقی کردی شادی می کنند به دلیل فرهنگشان است. ولی موسیقی که من از مشیری ، دهلوی ، کدکنی و ابتهاج می خوانم چه رقصی می تواند با آن بکنند؟ ما باید به خودمان احترام بگذاریم . یعنی ما زن ها بخواهیم که موسیقی جدی گوش کنیم. همان خانمی که در کنسرت من می آید ، در کنسرت مختلط هم می رود؛ چطور آنجا راحت می نشینند و حتی اگر آواز هم باشد به روی خودشان نمی آورند. چرا ما جایگاه و قدر هم را نمی دانیم؟! مقداری جدی تر به موسیقی بانوان نگاه کنیم.

و صحبت پایانی:

ما می خواهیم واقعا تفاوت گروه ها مشخص باشد و ببینند که چقدر تفاوت است و ببینند که هر کدام از این بچه ها بی نظیراند . واقعا داریم ساز می زنیم و واقعا داریم کار می کنیم و زحمت می کشیم. پنج نفر هم موسیقی ما را بفهمند مهم است.

ممنون از وقتی که در اختیار ما قرار دادید.

مطالب مرتبط

پاسخی بگذارید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

14 + 17 =