گالریهای تهران در روزهای آخر هفتهای که گذشت میزان نمایشگاههای تازه شدند.
به گزارش سرویس تجسمی هفت گاه به نقل از هنرآنلاین ، گالریهای تهران در روزهای آخر هفتهای که گذشت میزان نمایشگاههای تازه شدند. از این میان افتتاح ۷ نمایشگاه را باهم مرور میکنیم.
آبرنگهای ذی نوری در گالری شکوه
سوژه آبرنگهای تازه عطالله ذی نوری همچون گذشته متفاوت از هم هستند و بناهای سنتی، خانههای تاریخی، گل، میوه و… را شامل میشوند.
هنرمند در این مجموعه هم سعی کرده به سوژههایی توجه کند که اغلب بیتفاوت از کنار آنها میگذریم. انتخاب رنگ نیز برای این آثار کار بسیار سختی بوده است زیرا برای نزدیکی به اصل سوژه از رنگهای مشابه آن در آثار بهره گرفته است.
در سوژههایی مانند گل و میوه تلاش هنرمند بر این بوده که از خود آنها استفاده کند اما در به تصویر درآوردن بناهای تاریخی برای ثبت جزئیات لازم است که از عکس نیز در آثار کمک بگیرد. با وجود شرههای رنگ، محدودیتها و سختیهایی که تکنیک آبرنگ بوجود میآورد، ذی نوری در این نمایشگاه آثاری با جزییات فراوان بصورت رئالیسم و فتو رئالیسم ارائه داده است. او سعی میکند فرم دقیق سوژه مورد نظر را نقاشی کندو تجربهاش در این امر باعث میشود که کار تمیز و با جزییات کامل انجام شود. کارهایی که ممکن است پرداز به نظر برسند اما همه با تاش رنگ نقاشی شدهاند.
ذی نوری در بعضی آثار بناهای قدیمی و تاریخی را به تصویر کشیده است که اغلب آنها در حال از بین رفتن هستند، او در واقع با به تصویر کشیدن این بناهای تاریخی به سبک رئالیسم و فتو رئالیسم سعی دارد مخاطبان آثارش را متوجه این مکانها و خانههای قدیمی ارزشمند کند.
نقاشیهای آرمان یعقوب پوردر گالری گلستان
“موضوع نقاشیهای نقاشیهای آرمان یعقوبپور طبیعت است و او نگاهی مینیمالیستی به این موضوع دارد. سفیدیهای زیادی را در بومهای نقاشیاش میبینید و جاهایی هم که رنگ آمیزی شده رنگ با جرم زیاد به کار رفته که با این شیوه سعی کرده اختلافی بین متن سفید بوم و جاهایی که رنگ گذاری شده به وجود بیاید و از این طریق بیننده هم سطح پارچهای بوم و هم رنگ را کاملا حس میکند و همچنین نگاهی مینیمالیستی به اثر پیدا میشود. نقاشیهایش از طبیعت نقاط مختلف ایران الهام گرفته شدهاند و با دخل و تصرفهایی که در آنها انجام شده شکل گرفتهاند.
نقاشیهای او خیلی ساده شده هستند. وقتی در طبیعت قرار میگیرید عناصر و سوژههای مختلفی میبینید که بعضی از این سوژهها ممکن است در نظر اول زیاد به چشم نیایند اما در حقیقت یعقوبپور همینها را انتخاب و تبدیل به نقاشی میکند. مثلا حصاری که دور یک مزرعه چیده شده یا یک تنه درخت بدون شاخ و برگهایش و یا یک تکه ابر در آسمان سوژه او میشود یعنی سعی میکند طبیعت را در یک سوژه مختصر و ساده شده نشان دهد حتی اگر تنها یک سایه روی زمین باشد.
آثاری که یعقوبپور در این نمایشگاه ارائه دادهام چهرمین مجموعه از این دست نقاشیها است که به مرور رو به سادگی بیشتر رفته و هنرمند سعی کرده در سادهترین و موجز شکل حرفش را بزند و به آن نگاه مینیمال و کمینه گرا نزدیکتر شود.
نقاشیهای روشنا رستمی در گالری والی
هسته اصلی تصاویر روشنا رستمی که در گالری والی به نمایش درآمده،”مثلث ” است که برعکس بینظمی، ناپایداری، تزلزل و ناسازگاری را تداعی میکند و از همین رو ممکن است به گرایشهای زنانه نسبت داده شود. خطوط، زوایا و مثلثها در این آثار آکنده از تنوع در شکل و رنگ بوده و هرگز ساکن و آرام نیستند. طبیعت پویا و بیقرار آنها مشتاق به رهایی است همچنانکه از سکون و پایداری خطوط راست گوشه و زوایای قائمه در آنها خبری نیست. درگیری مثلثها، خشونت خطوط و ستیز زوایای تیز یک ایده در فرم و ترکیب نیستند بلکه به مفاهیمی مرتبط با حرکت، سیالیت و پرواز اشاره دارند. آنها از دنیای فرمالیستی نقاشی مدرن بدور بوده و بیشتر به کنایههای مفهومی خود وابسته هستند.
در نقاشیهای او واژگان یک زبان میشوند و با شکل و رنگ و حرکتشان بر مفاهیم متنوعی دلالت میکنند؛ مفاهیمی متضاد که اغلب ابعاد مختلف حیات انسانی را تداعی میکنند. مفاهیمی چون آرامش و هیاهو، تهاجم و دفاع، اسارت و رهایی، جاذبه و دافعه، نرمش و خشونت، لذت و درد و… سرنوشت محتوم سطوح شناور و حجمهای معلق در این آثار پایانی است بر احساس آرامش، پایداری و سکون و آغازی برای حرکت یورش پرواز و ستیز و رهایی.
طراحی و نقاشیهای میرزاییان در نگارخانه هنر ایران
مصطفی میرزاییان با ابزار و مواد گوناگون که بیاستفاده مانده است متریال طراحی ونقاشیهایش را فراهم را فراهم میکند. اما این تنها یک بهانه است. بهانهای برای طرح تجربهها وگفتگو که هنری ارزان وساده هم ممکن ست. با خود کار مداد رنگی رنگ روی هرچیزی. او معتقد است؛ ما تجربه میکنیم، آزمایش میکنیم، لمس میکنیم، نفس میکشیم تا هوا برود در ریههایمان و اکسیژن را دریابیم. صدا میکنیم و تا بشنویم وامتحان کنیم هنر ناب وکودکی کم وبیش همنوایی و شباهت بسیار با هم دارند؛ برای همین شیرین وناب میشود. به چهره کودک زیباودلنشین ست. دست میکشیم روی سطوح تا احساس کنیم.
میرزاییان در برخورد با بیرون، با ابزار با خود، دنبال تجربه و معرفتی تازه وآزاد است. از این رو مواد را مدام ترکیب میکند. به زعم او هر اثری که خلق شد کارش تمام شده است.
طبیعت بیجان و پرترههای حسینعلی ذابحی در گالری هور
حسینعلی ذابحی مجموعهای از طبیعتهای بیجان و پرتره خود را که با تکنیک رنگ و روغن در ۲ سال اخیر خلق کرده در گالری هور به نمایش درآورده است. ذابحی این مجموعه را همچون آثار پیشیناش در فضایی آکنده از تضادهای رنگی و فرمهای جستجوگرانه به وجود آورده و ساختاری مبتنی بر جابه جایی عناصر و زاویه نگاهها به آنها بخشیده است.
ذابحی همچون گذشته از قلمی روان و سیال در بیان هنری خود سود جسته و عمل نقاشانه در آثارش بروز و نمودی چشمگیر دارد. جهان نقاشانه ذابحی همچنان در قالبهایی کلاسیک و آشنا چون طبیعت بیجان و پرتره است که صورت مطلوب خود را باز مییابند. او در به کارگیری دستاوردهای تکنیکی و فکری از خود انعطاف زیادی نشان میدهد و شگردهای بازنمایانه متنوعی از به کارگیری نمادها و نشانههای تصویری تا نمایش بعد چهارم سوژهها را در بیانی تلفیقی و آزادانه پیش روی بیننده میگذارد.
کلاژهای طلیعه کامران در هفت ثمر
طلیعه کامران در کلاژهایش همچون آثار دورههای پیشین نشان میدهد که طراحی چیرهدست است. او، بیشتر از آنکه به نظریه علمی رنگ دقت نظر کند، پیگیر نظریه احساسی رنگ است. طیفهایی نرم، عدم تحدید سطوح و قالبپذیریرنگ در یک فضای مستقل و در عین حال کنار فضایی دیگر از اهمیت کارهای اوست. او، به علت ذات شاعرانهای که دارد، پیوسته تلاش میکند با رنگهایی خاص و ترکیبهای رنگی نوعی ریتم را نشان دهد. رنگهای زردی میسازد که به جای جیغ بودن، نوعی لطافت زمینی را ندا میدهند. در مخلوط کردن چند رنگ جهت ساخت رنگ زرد، نگاه شعرگونه او علاقه شدید او به کولاژ باعث شده با کادربندی رنگها در یک تابلو، تداعی نوعی کاغذ چسبانی را یادآوری کند. نوعی کاغذ چسبانی (اما با رنگ) که بیننده را به یاد دورهای از کارهای پیکاسو و براک میاندازد. کامران با استمرار و تأکید تلاش دارد، رنگها را به نام خود کند. برتری عناصر رنگ علیرغم حضور جاندار و بیجان در کار او، نشان میدهد که به سوژه در نقاشی اعتقادی ندارد و بیشتر به ترکیببندی و هماهنگی رنگها فکر میکند.
طراحیهای فرهاد پیلان در گالری فروزان
فرهاد پیلان در آثاری که در گالری فروزان به نمایش درآورده، چند سرخط مشخص یعنی پیچ و خم بداههنویسی، پیوند دادن خط و طرح و رنگ، رسم و چرخش اشکال و خطهای ابداعی به دور مرکز، تصور جهش و حرکت در مسیر اهداف مثبت، چهره و فیگور با نگاه از نوع سوم و در نهایت نقش دادن تجسم روی بوم را دنبال میکند.
در آثاری که تاکنون از این هنرمند دیده شده، در واقع روی خطوط و آناتومی تاکید داشته و ترکیبی از خط و نقش را ادامه داده تا به طراحیهایی برسد که از تمرینهایش درحوزه خط نشات میگیرد. بخش دیگری از کارهای او حجم هستند، این آثار با وجود اینکه فیگور نیز در میان آنها دیده میشود اما باز هم با خطاطی در در ارتباط است. در واقع خط موجب شده که این چهرهها و آناتومیها شکل بگیرند و به آن فرم نهایی برسند که اکنون در کار او دیده میشود.