“زندگی مشترک آقای محمودی و بانو” به کجا خواهد رسید!

یادداشتی بر فیلم “زندگی مشترک آقای محمودی و بانو”mohr ekhtesasi

هفت گاه

سردرگمی انسان معاصر، عدم رضایت، سنت، مدرنیته و تقابل این دو را می توان مسائلی دانست که در “زندگی مشترک آقای محمودی و بانو” به آن ها پرداخته می شود. انسان هایی را می بینیم که هر کدام نماد نوعی به خصوص از سبک زندگی اند، با تمام تفاوت هایی که از لحاظ ایدوئولوژی دارند در کنار  هم به سر می برند و خانواده ای را شکل داده اند که می توان آن را مشتی از خروار دانست، نمونه ای کوچک از جامعه ی امروز ایران که این جزء قابل تعمیم دادن به کل است.

در فیلم محدثه (هنگامه قاضیانی) نماد سنت است. زنِ سنتی ایرانی با تمام شاخصه های آن، کدبانو، دارای چارچوب، خوش سلیقه، تحصیلکرده. به خودش می رسد (بر اساس ملاک ها و سلیقه ی یک زن سنتی)، با تکنولوژی رابطه ی محدودی دارد (آن را می توان از نوع گوشی موبایلش فهمید). از زندگی اش راضی است و وجودش در همسر و فرزند خلاصه شده.

در برابر او ساناز (ترانه علیدوستی) را داریم که نماد مدرنیته است. هیچگونه چارچوب و تعهدی را نمی پذیرد (از پدر و مادر جدا شده و در رابطه اش با یک مرد هم تا زمانی می تواند ادامه دهد که حس نکند آن مرد قصد تصاحبش را دارد)، خوش پوش است (بر اساس سلیقه ی زن امروز)، هیچ حد و مرزی را نمی شناسد و به طور کلی بر علیه تمام چیزهایی که سنت آن را ارزش می داند، قیام می کند.

و در این بین انسان هایی هستند که در جدال همیشگی به سر می برند، چرا که نتوانسته اند هیچکدام از این دو گروه را برگزینند و در میان راه انتقال از سنت به مدرنیته دست و پا می زنند، که جامعه ی امروز ایران بیشتر در این طبقه قرار می گیرد. آقای محمودی (حمید فرخ نژاد) زنی سنتی دارد، خودش هم سنتی بوده اما روزگار سلیقه اش را تغییر داده، دیگر زن خود را نمی پسندد، زنی امروزی می خواهد و برای همین است که به ساناز تمایل دارد. از تکنولوژی سر در نمی آورد اما با این حال گوشی اپل دست می گیرد و می خواهد نشان دهد که مدرن شده است. در تلاش است که محدثه (سنت) را نفی کند و مهر تاییدی بر ساناز (مدرنیته) بزند. اما مشکلش اینجاست که در وسط راه مانده است.

در اینجا رامتین (پیمان قاسم خانی) را هم داریم که هم سنت را تجربه کرده و هم مدرنیته را، اما با این حال باز هم بی قرار است چرا که هیچکدام از این دو گروه نتوانسته پاسخگوی نیازهایش باشد. در گذشته زنی سنتی داشته و به همین خاطر از او جدا شده، حال با زنی است که مدرن است اما می بینیم که امروز، این زن است که نمی تواند با او باشد و قصد ترک کردنش را دارد. او را در واقع می توان نماد افرادی دانست که با تجربه ی سنت و مدرنیته باز هم دچار سردرگمی هستند و راه خلاصی از آن را تا امروز نیافته اند و شاید اگر با مفهومی به نام پسا مدرنیسم آشنا بودند آنگاه دیگر این سردرگمی را نداشتند.

در کنار همه ی این افراد نسل دیگری را داریم که دختر نوجوان خانواده (ترلان پروانه) می تواند نماد آن باشد. نسلی که در آستانه ی بلوغ است و با هدایت درست می تواند نواقص نسل های پیش از خود را نداشته باشد و با برگزیدن خصیصه های مثبت و درست از سنت و مدرنیته از حیرانی و عدم رضایت خلاصی یابد و به سبک جدیدی از زندگی یعنی پسا مدرنیسم برسد. چیزی که جامعه ی امروز ما از هر لحاظ به آن نیازمند است.

آرزو آلوستانی – سرویس سینمایی هفت گاه

مطالب مرتبط

۱ دیدگاه

  1. سلام
    رمضان مبارک
    اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم
    موفق باشید
    ان شاءالله
    با علی

پاسخی بگذارید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

19 + 10 =