معماری مجموعه فرهنگسرای نیاوران، یکی از ارزندهترین بناهایی است که در دهه پنجاه ساخته شده با حالتی شاعرانه و در عین حال هوشمند و انعطاف پذیر در برابر طبیعت.
به گزارش سرویس معماری هفت گاه، در دامنه کوههای توچال به طرف جنوب، بهخاطر درههای پر آب، چشمهسارها و قناتهایی که وجود دارد، یک رشته باغات و فضاهای سبز و چمنزارهایی وجود داشتهاند که در زمانهای قدیم ساکنان تهران را بهطرف خود میکشانیده است. در فصل تابستان بسیاری از شهرنشینان ثروتمند، در این منطقه که شمیرانات نام دارد، باغهایی برای گذراندن تعطیلات و خلوت تابستانی خود احداث کرده بودند، بخش نیاوران که در منتهیالیه شرقی شمیرانات و در پای کوههای سر به فلککشیده توچال قرار دارد، جرء بهترین و خوش آب و هواترین منطقه شهر تهران است که از قدیم محل تفرجگاهی مردم تهران و سایر مسافرینی که از سایر شهرستانهای ایران برای استفاده از تعطیلات تابستانی به تهران میآمدند، مورد استفاده وقت آزاد تابستانی آنها قرار میگرفت. بنابراین وجود رشتهکوههای توچال، راههای مشخص شده صعود از این دیواره سه هزار و نهصد و شصت متری، درههای پر آب و آبشارهای زیبا و لطافت هوا و نسیمهایی که از طرف کوهها بر روی شهر تهران و سرازیر شده خواهناخواه به این منطقه طراوتی بس پاک و خنک و دلنشین داده که مورد توجه تمام ایرانیهای مقیم، چه در تهران و چه در شهرستانهای دیگر میشده است.
باغات نیاوران، منظریه، کامرانیه، جمشیدیه (که تا دامنه البرز بالا میرود)، کلاً مجموعهای را حاصل کرده بود که به شمیرانات حال و هوایی دیگر میداد. این فضای سبز کوهستانی در کوهپایهالبرز، از شرق به غرب، به همین منوال ادامه داشت تا با باغهای زیبای سعدآباد و گذرگاه دربند به پایان میرسد.
از دره دارآباد، از پارک جمشیدیه به کمک کلکچال، از گلابدره به جنگل وزباد، از دربند به پناهگاه شیرپلا و قله توچال، از درکه به پلنگچال و همهاینها قابل مطالعه و بررسی است. این درهها که بهوجودآورنده جویبارهای شمال به جنوب شهر تهران است، عامل اصلی بهوجود آورنده فضای سبز شمیرانات محسوب میشوند که بهصورت خطی سبز به موازات سلسله جبال البرز حرکت میکند.
باغ نیاوران جزیی از این محور سبز کوهپایهای است، ولی آنچه که امروز حایز اهمیت زیاد میتواند قرار گیرد، مجموعه “باغ صاحبقرانیه”، “پارک نیاوران” و “باغ نیاوران” است که از نقطه نظر شهری یک مجموعه فضای سبز شهری را درست میکنند، هر چند که هر کدام از آنها دارای کاربردی خاص خود هستند، بهتر است که به ترتیبی با هم ادغام شوند و به آنها فضاهای تفریحی دیگری اضافه گردد تا مفهوم بیشتری پیدا کند.
باغ بزرگ نیاوران که در سمت جنوبی غربی قصر صاحبقرانیه قرار دارد، از مظهر قناتی که در پشت دیوار غربی آن وجود دارد، آبیاری میشود. این باغ پس از تغییری کاربردی آن که آسایشگاه مسلولین بود، سالها متروک باقی مانده بود، تا اینکه کاربردی تازهای به آن دادند و دو مؤسسه خیریه و نهادها و مؤسسات علمی، آموزشی و فرهنگی را در خود جا داد. پس از بازنگری برنامه و جز آن، تصمیم گرفته شد که برخی از این تسهیلات و مشخصاً تالار کوچک، نگارخانه، رستوران کارمندان و کتابخانه را در کلیتی جداگانه و در دسترس برای استفاده عموم قرار دهند.
از مظهر قنات خارج از باغ نقبی کشیده شده که آب قنات را به داخل باغ میرساند. این جوی آب تقریباً در وسط عرض زمین و طول یک سوم از شمال به جنوب بیرون آمده و از آنجا به طرف جنوب سرازیر میشود. در همین نقطه به واسطه شیب زیادی که زمین دارد، دیواره سنگی به ارتفاع سی و سه متر باغ را به نسبت یک به سه تقسیم میکند که در سمت شمالی آن برای استقرار دفتر مخصوص اداری و جنوب آن برای احداث فرهنگسرای نیاوران تخصیص داده شد.
با این توضیح کامران دیبا، مشاهده میشود که ساختمان دفتر مخصوص در سمت شمال شرقی محوطه به طریقی قرار گرفته که از خیابانهای شمالی و شرقی در لابهلای درختها دیده میشود. این ساختمانها با دیواره نگهدارنهای که بهخاطر اختلاف سطح زمین درست شده، محدوده خود را از مابقی باغ که به فرهنگسرا اختصاص داده شده جدا میسازد. سرچشمه قنات اصلی از زیر این دیوار وارد حوضچه کوچکی میشود که آن را با کاشی آبی فرش کردهاند و از آن محل توسط جوبی باریک و کمعمق به آب نمای اصلی باغ میریزد که دارای ابعاد نسبتاً بزرگی است و به همین ترتیب پلهپله با شیب طبیعی زمین پایین میرود و آبنماهای دیگری وارد و خارج میگردد تا به انتهای ضلع جنوبی باغ میرسد. مجموعه ساختمانهای فرهنگسرا در سمت غربی این محور قرار دارد و دسترسی به آن از خیابان پهن و عریض جنوب صورت میگیرد.
مجموعه فرهنگسرا خیلی موقر و متواضع خود را در گوشه جنوب غربی باغ جا داده بهطوری که بلندترین ارتفاع ساختمانهای آن از درختهای اطرافش بالاتر نمیرود و به همین دلیل به طبیعت باغ، بهخاطر نمود معماری شفافش که از ستونهای باریک و بلند و پنجرههای بزرگ و فرورفتهاش، حجم بزرگ فضایل خود را سبک کرده و لطف زیبایی به کل باغ داده است.
حجم بسته تالار کوچک چون در مجاور خیابان جنوبی و در منتهیالیه باغ واقع شده و در پشت آن تا فاصله زیادی به طرف شمال پرده سبزی از درختهای کهن قرار گرفته شده، صدمهای به شفافیت معماری مجموعه “ساختمانی در باغ” نمیزند.
معماری این مجموعه دارای مکتبی است جالب و قابل توجه و دقیق، چه از نقطهنظر نمود معماری و چه از نقطه نظر فضاهای داخلی و در رابطه با قرار گرفتن فضاها نسبت به یکدیگر. این مجموعه از یک حیاط مرکزی برخوردار است که احجام مختلف مثل تماشاخانه، رستوران و نگارخانه رو به آن دارند و ورودیها از همان حیاط داخلی انجام میگیرد. بنابراین به مسئله توضیح عملکردهای مختلف و نزدیکی دسترسیها توجه داشته است.
این مجموعه از خصوصیت معماری بتنی برخوردار است، یعنی مصالح بهکار گرفته شده در خارج و حتی در فضاهای بزرگ داخلی تماماً از بتن سخت استفاده شده که تا حدودی میشود گفت به مکتب “بروتالیزم” بوکربوزیه نزدیک است. ستونهای بهکار گرفته شده نه فقط جنبه ایستایی بنا را جواب میدهد، بلکه بهخاطر شکل و فرم تیغهای و تکراری آن و عقبنشینی که پنجرههای بین ستونها درست کردهاند، از کم عملکرد نورشکن هم استفاده شده است.
معماری اصولاً از بتن و شیشه است و بهخاطر قرار گرفتن مجموعه در فضای سبز مشجر و همچنین نور و مسائل کافی به فضاهای بزرگ و تو در تو داخل از سطح بزرگ شیشه استفاده شده که باتوجه به مکان و بهرهمند بودن از نسیم شمالی و خنکی که واسطه وجود درختهای بزرگ و کهنسال ایجاد میشود لطمهای به گرم شدن فضاهای داخلی نمیزند. با شکستی که در گوشههای احجام مکعبی بزرگ بهدست داده، سنگینی بنا کمتر حس میشود و کلاً طرح ساختمان از ظرافت خاصی در طراحی ایجاد فضاها استفاده کرده که نشانه سلیقه و دقت و احساس شاعرانه او بوده است.
کامران دیبا با درنظر گرفتن خصوصیات معماری ایرانی، نورگیرهایی در سقف کتابخانه بهوجود آورده که نور غیرمستقیم را به داخل فضاهای بزرگ کتابخانه و سالنهای نمایشگاه آورده و به جز اینکه در فضای خارج حجم بالا آمدی نورگیرها زیبایی خاصی را به معماری او داده، از داخل هم حس کنجکاوی بیننده را به طرف فضای نورگیر جلب میکند.
ورود به فضای نگارخانه توسط رامپدورانی که در داخل یک سیلندر بتنی قرار دارد، تماشاکنندگان را به سطح وسطی نمایشگاهی هدایت میکند و سپس توسط پلکانهای داخلی به سطح بالاتر و سطح پایینتر راهیابی میشود. این فضاها در یکدیگر ادغام شده و فضای بزرگی که با اختلاف سطح به همدیگر در رابطه هستند را تشکیل میدهد.
تماشاخانه کوچک، همانطور که از نام آن پیداست دارای مقیاسی کوچک است که افراد کمی را در خود جای میدهد و این تعداد تماشاکننده به این خاطر کم در نظر گرفته شده که تردد آنها همهمه و سر و صدای بیش از حدی را در مجموعه به وجود نیاورد و مقیاس آن باتوجه به فضاهای نگارخانه، رستوران و کتابخانه و خلاصه یک مرکز فرهنگی مناسب را ایجاد میکند.
یکی دیگر از وجوه متمایز این ساختمان بتنی با سایر ساختمانهایی که با همین مصالح ساخته شده، رنگ زرد مایل به سبز بتون آن است که با بهکار بردن رنگ زرد و سفید در بتن در هنگام اجرا، باعث شده که رنگ مایهای زرد مایل به سبز حاصل شود که همنوایی مناسبی با باغ سبز بهوجود آورد. تنها قسمتی که روی بتن را با مصالح دیگری پوشاندهاند، سطح بزرگنمای خارج تماشاخانه است که با سنگ مرمر سبز ملایم پوشانیده شده است که هماهنگی نسبی با فضای سبز باغ درست کرده و از تضاد شدید رنگها کاسته است. معماری این مجموعه، دفتر مخصوص و فرهنگسرا، یکی از ارزندهترین بناهایی است که در دهه پنجاه ساخته شده که دارای حالتی است بسیار شاعرانه و پوئتیک و جزو بهترین معماری نوین ایران بهشمار میرود.