حسن زاده: برای “فرجام سفر طولانی طوبی” آبرویم را گرو گذاشتم
گزارش نشست نمایش “فرجام سفر طولانی طوبی”
به گزارش سرویس تئاترهفت گاه ، نشست رسانه ای نمایش “فرجام سفر طولانی طوبی” امروز صبح، ۹ شهریور با حضور کارگردان، طراح صحنه، مجری طرح و بازیگران این نمایش در سالن کنفرانس تئاتر شهر برگزار شد.
در ابتدا احمد سلیمانی، مجری طرح و بازیگر نمایش “فرجام سفر طولانی طوبی” سخن خود را اینگونه آغاز کرد: بعد از آنکه نمایشنامه از طرف آقای حسن زاده به گروه آورده شد، ما برای آنکه بتوانیم تولیدی داشته باشیم با توجه به ویژگی های نمایشنامه همچون لهجه و پرداختنش به فرهنگ و اقلیمی که شاید تا الان کمتر در نوشته ها و تولیدات هنری به آن توجه شده،این نمایشنامه را در شهر قم با هنرمندان قمی به تولید رساندیم. شاید بازیگران ما اسمی نباشند اما در حد دوستانی که به آنها حرفه ای گفته می شود، هستند و تلاش می کنند و امیدوارم تلاش دوستان دیده شود. حضور آقای حسن زاده، کارگردان و آقای حسنلو، طراح دکور در تهران و حضور بازیگران در قم و رفت و آمدهایی که باید انجام می شد، از سختی هایی بود که کار داشت. ما توانستیم با یک تلاش دسته جمعی و در تمریناتمان قبل از فجر و کمک حوزه هنری قم توانستیم تمرینات خوبی را پشت سر بگذاریم. ما دکورمان را هم در قم پیاده کردیم. ولی این بعد مسافت سختی ها ی خودش را داشت. من امیدوارم تلاش بچه ها دیده شود. متاسفانه تئاتر دارد به یک سمت و سویی می رود که تماشاگرها ممکن است بخواهند به یک سری اسم ها، عنوان ها توجه کنند اما اگر شما نگاهی به رزومه ی همین بچه ها بیاندازید و اتفاقاتی که برای این نمایش در فجر افتاده، ما امیدوار هستیم که انشالله بتوانیم نمایش خوبی را برای تماشاگر اجرا کنیم و خاطره ی خوبی را برای آنها به جا بگذاریم.
پس از احمد سلیمانی، محسن حسن زاده، کارگردان و بازیگر نمایش که خود نیز اداره ی جلسه را بر عهده داشت، به ارائه توضیحاتی درباره نمایش پرداخت. او گفت: زمان آشنایی من با این نمایشنامه برمی گردد به زمانی که من دانشجوی آقای نادری در دانشگاه بودم. همانطور که احتمالا می دانید این نمایشنامه از جمله کارهای علیرضا نادری است که به روی صحنه نرفته است. این نمایشنامه اوایل دهه ۷۰ نوشته شده و تا امروز که انشالله ما اجرای عموم خود را آغاز می کنیم، به روی صحنه نرفته است. ما دو اجرا در جشنواره داشتیم. من دانشجوی آقای نادری بودم و به گروهی معرفی شدم که قرار بود این نمایشنامه را به روی صحنه ببرد. برای اولین بار که نمایشنامه را خواندم متحیر شدم. یادم می آید آن شب تا صبح درگیر این نمایشنامه بودم و اشک می ریختم، به جهت اینکه زمزمه های غریب و مادرانه ای را در این اثر دیدم که تمام گذشته ی من را به نوعی جلوی چشم می آورد. به جهت اینکه نوع زندگی آدم هایی که با آنها سر و کار داشتم، بخشی از آنها را دیده بودم و لمس کرده بودم، بخشی از آنها را در قالب قصه های کودکانه از مادرم شنیده بودم و نادری آنها را روی کاغذ آورده بود و به زیبایی پرداخت کرده بود و من متحیر شدم که یک درام مگر می شود به این آدم ها بپردازد. آدم هایی که می گویم خیلی از ما دور نیستند. آدم هایی که در دل روستاهای کویری، حومه شهر قم زندگی می کنند و هنوز که هنوز است با مسائلی برخورد می کنند که نادری در نمایشنامه اش آورده است در حالی که این نمایشنامه از لحاظ تاریخی به دوران قبل از انقلاب بر می گردد. ما یک داستان فولکلوریک داریم و یک قصه که سر راست است و همه چیزش مشخص است و در کنارش از سرنوشت آدم هایی می گوییم که برای رسیدن به کسب درآمد و عایدی برای امرار معاش مجبورند کوچ کنند. این نمایش را دوستان دیگری می خواستند اجرا کنند ولی متاسفانه هیچگاه به روی صحنه نرفت. تا اینکه من پس از آنکه ۲-۳ دوره در جشنواره فجر در ۸ سال گذشته این متن را ارائه داده بودم و مورد تایید قرار نگرفته بود، در فجر گذشته متن را دادم و اراده کردم که این متن به روی صحنه رود.
من پروسه تولید این نمایش را در تهران شروع کردم و دوستانی را دعوت به کار کردم که به کارشان ایمان داشتم ولی بعد از مدتی احساس کردم که به نتیجه ای که می خواهم نمی رسم و دلیل عمده اش این بود که من و این دوستان نتوانستیم به فهم مشترکی از تمامی آنچه که نادری روی کاغذ نوشته، برسیم. حضور در جغرافیایی که نادری در نمایشنامه اش نوشته خیلی اهمیت دارد. بعد از این اتفاق و با مشورت برخی از دوستان قدیمی و هنرمندان حرفه ای و دعوت به کار از آنها و توضیح در مورد خواسته ام، دوستان لبیک دادند و من به دلیل حضور این دوستان، مسئله رفت و آمد را پذیرفتم. ما ۴ ماه درگیر تولید این اثر بودیم و همین جا اذعان می کنم که این دوستانی که امشب به روی صحنه می روند، لبیکی که به من دادند فراتر از یک بازیگر بود.
او در ادامه افزود: همه ی این توضیحات را دادم، ما رسیدیم به جشنواره ی فجر و در اینجا اتقافی افتاد که برای ما نقطه ی پررنگ و دلگرم کننده ای بود. اما آنچه که مهم است بعد این جریانات است. زمانی که ما مطمئن بودیم نسبت به تولید اثر حمایت خواهد شد و ما در پروسه ای قرار می گیریم که دغدغه ی کمتری برای اجرای عمومی اثر خواهیم داشت اتفاقاتی افتاد که برای ما جای شگفتی داشت. اثری که تولید خود مرکز هنرهای نمایش است و جزء آثار برگزیده جشنواره است، جوری با آن برخورد شد که ما با دوستان به این نتیجه رسیدیم که اثر را برای اجرای عمومی نبریم. دلیل عمده اش این بود که من بعد از عید پیگیری مسئله ی قرارداد این نمایش را از مرکز هنرهای نمایش و شخص مدیرکل هنرهای نمایشی کردم. در یک پروسه ی ۴-۵ ماهه من فقط توانستم ایشان را در راهروهای تئاتر شهر ببینم و در مورد نمایش توضیح بدهم. هر بار که پشت در اتاق ایشان رفتم به هر دلیلی، به دلیل جلسات متعددی که در این چند وقته داشتند، نتوانستند پذیرای ما باشند. تا اینکه من از سمت خودم در روابط عمومی تئاتر شهر استعفا دادم و به این بهانه بعد از مدت ها توانستم آقای طاهری را ببینم. این در حالی بود که من از ایشان خواسته بودم فیلم نمایش ما را ببینند و نگاه ویژه ای به این نمایش داشته باشند. نگاه ویژه منظورم حمایت خاصی نیست. ما شرایط خاص نمایش را برای ایشان مطرح کردیم و انتظار یک نگاه خاص از طرف ایشان داشتیم. من فقط یک نمونه ی کوچک را خدمتتان عرض کنم. امروز بعدازظهر بچه های ما ساعت ۳:۳۰ از قم حرکت می کنند تا بیایند و برای نمایش آماده شوند، این اتفاق در ۲۴ شب و ۳۰ شب اجرایی که به ما وعده دادند باید اتفاق بیافتد. من با علم براینکه فرهنگ حمایت از نمایش ها و جذب اسپانسر به سمتی رفته که حتما باید یک چهره سینمایی یا شناخته شده در حوزه بازیگری داشته باشید، به سراغ اسپانسر رفتم. متاسفانه تلاش هایی که برای جذب اسپانسر کردم همزمان شد با پیگیری هایم برای مسئله قرارداد این نمایش در مرکز هنرهای نمایش. به همین دلیل هیچ اسپانسری حاضر نشد از کار ما حمایت کند. آنها هم که حاضر شدند شرط شان این بود که ۲-۳ بازیگر را تغییر بدهم و از چهره، استفاده کنم. که من این کار را شدیدا ضد اخلاقی و ضد حرفه ای می دانم و به هیچ عنوان حاضر نمی شوم این کار را کنم حتی اگر مجبور شوم کار را به روی صحنه نبرم. من نامه ای به معاون وزیر، آقای مرادخانی نوشتم و شرح ماوقع را توضیح دادم و تقاضای یک ملاقات خصوصی کردم. که نامه ی من پاراف شد به آقای طاهری که از این نمایش حمایت شود. که حمایت هم به اینجا کشید که تعداد ۱۸ اجرایی که برای این نمایش در نظر گرفته شده بود رسید به ۲۴ اجرا و به شرط استقبال از اثر در نهایت به ۳۰ اجرا می رسد.
حسن زاده سخنش را اینگونه ادامه داد: من تشکر می کنم، شاید این کار هم از سر ما زیاد باشد ولی در یک کلام می گویم که سرانجام این کار به ناکجا آباد خواهد رسید. شاید قسمتی از تقصیرها به گردن خود هنرمندان هم باشد. ما همیشه در طول این مدت، در تمام این مدیریت ها، اتفاقی که افتاده این است که از گذشته درس نگرفته ایم. هم مدیران محترمی که در مرکز هنرهای نمایشی حضور پیدا کردند هم هنرمندانی که در این ۳۳ سال بعد از انقلاب در هنرهای نمایشی فعالیت داشته اند. چرا نباید این ساختار معیوب اداره کل نمایشی بعد از ۳۳ سال روند رشدی را داشته باشد، چرا نباید جشنواره تئاتر فجر بعد از ۳۲ دوره برگزاری به یک قاعده و آئین نامه برسد که مدیر کل های مرکز نمایشی، مدیرانی که حضور پیدا می کنند، بنا به هر دلیلی، بنا به اعمال سلیقه، حق نداشته باشند هر سلیقه ای که خودشان به نتیجه می رسند در برگزاری جشنواره اعمال کنند. ما از دولت تدبیر و امید انتظار داشتیم که یک سال هم از فعالیتش می گذرد برای این مسائل تدبیر ویژه ای و نقطه ی امیدی برای هنرمندان تئاتر باز کنند. که شرایط بهتر که نشده که متاسفانه به نقطه ای رسیده که همه باید درنگ کنند و صبر کنند که باید چه کار کرد و این نیاز به یک خرد جمعی دارد که این خرد جمعی هم نشانه هایی از آن دیده نشده است.
در ادامه ی نشست، سعید حسنلو، طراح دکور به بیان چند نکته پرداخت: معتقد به یک تعامل هستم، ماهایی که از تهران می رفتیم، برای فضای تئاتر می رفتیم یعنی چیزی که فرقی بین قم، تهران، کرج، هر جای دیگری وجود ندارد و معتقدم این محصول، محصول تعامل و همدلی است. اگر همدلی وجود نداشت این نمایش شکل نمی گرفت. به دلیل مشکلات مالی ای که داشتیم، ساخت دکور را مهدی نیک روش بر عهده گرفت و همینجا از او تشکر می کنم.
سعید حسنلو- حمید لاجوردی
پس از سعید حسنلو، مهدی نیک روش، طراح لباس و بازیگر نمایش “فرجام سفر طولانی طوبی” بیان کرد: در درجه اول از مرکز هنرهای نمایشی تشکر می کنم، بیش از حد تشکر می کنم. در ابتدا که آقای حسن زاده با ما صحت کردند، قرار بود این کار فقط نمایشنامه خوانی شود همانطور که برای اولین بار در جشنواره تئاتر دانشگاهی نمایشنامه خوانی شد. ما این کار را به صورت نمایشنامه خوانی اجرا کردیم و با استقبال روبرو شد و محسن بعد از این جریان گفت که می خواهم این نمایش را بروی صحنه ببرم. من فکر نمی کردم کار به اجرا برسد، با توجه به حجم کار، تعداد بازیگران و سختی هایی که وجود داشت. اما خوشبختانه پس از طی سختی ها به اجرای عموم رسیدیم. تئاتر یک سمفونی است قرار نیست فقط با یک ساز به صدا در بیاید. اگر فقط قرار باشد ساز بچه های تهران به صدا در بیاید، آنوقت همه به آن عادت می کنند و برایشان دم دستی می شود. بنابراین تئاتر باید با زبان ها و ایده های دیگر هم به روی صحنه رود.
حمید لاجوردی بازیگر نقش عقیل، آخرین نفری بود که برای اصحاب رسانه سخن گفت: به نظر من اینکه می گویند هنرمند جلوتر از جامعه حرکت می کند، این روزها دارد تبدیل به یک شعار و حرف خوشگل می شود که باید روی در و دیوار نوشت و در کتاب ها خواند. به صورت عملی دیده نمی شود. چرا که نگاه مسئولان و هنرمندان به تئاتر شهرستان به گونه ای دیگر است. تئاتر، امروز شده یک کلاس کاری برای آدم هایی که تصویری هستند. من از شما خواهش می کنم هیچگاه نگویید تئاتر شهرستان، بگویید تئاتر کشور. مریضی که امروز تئاتر کشور دچارش شده این است که تئاتری اجرا برود که چهره ی سینمایی داشته باشد. چرا واقعا صنفی وجود ندارد که از بازیگران تئاتر حمایت کند. چرا واقعا من باید بروم تئاتری را ببینم که همه، چهره ی تلویزیونی هستند. خب می روم سینما یا سی دی شان را می خرم. چرا صنفی وجود ندارد که بگوید آقای کارگردان شما ۸ کاراکتر دارید، ۶ تا از آنها را از بازیگران تلویزیون استفاده کن ولی باید ۲ تا از آنها را از بازیگران تئاتر انتخاب کنی. چرا چنین حمایتی وجود ندارد. بله بازیگران تلویزیون دارند به چرخه ی اقتصادی تئاتر کمک می کنند ولی به نظر شما این، تولید یک قارچ سمی نیست که بعدا گریبان تئاتر را خواهد گرفت. باید این فرهنگ را جا بیاندازیم که آدم هایی که می آیند بیلبوردهای تئاتر شهر را می بینند دنبال اسم نباشند.
در مورد نقشم اگر بخواهم بگویم، من نقش عقیل را بازی می کنم. عقیل در معنا به معنای آگاهی است و عقیل خرد و آگاهی جمعی است که بیشتر از آن چیزی که فکر کنند عمل می کنند و این خصوصیت آدم هایی ایت که در کویر زندگی می کنند.
حسن زاده در پاسخ به سوال خبرنگار هفت گاه مبنی بر اینکه آیا ترکیب بازیگران همان ترکیب جشنواره است، پاسخ داد، به غیر از یکی از بازیگران به دلیل حضور در یک نمایش آزاد، باقی بازیگران تغییری نکردند. آن یک بازیگر هم به دلیل مشکلات مالی نتوانست با ما همراه باشد اما به گفته کارگردان نمایش، بازیگر مذکور اذعان داشته است که دلش با “سرجام سفر طولانی طوبی” است. نقش این بازیگر را هم خود آقای حسن زاده، کارگردان نمایش بر عهده گرفته است.
محسن حسن زاده، در آخر بیان کرد: باید بگویم که من آبرویم را گرو گذاشتم، به خیلی ها تعهد معنوی دادم و نمی توانم از دین این بازیگران خارج شوم. قسمتی از آن را تماشاگران ما می توانندحمایت کنند، قسمتی از آن هم حق این گروه است و آن را به هر طریقی که شده خواهم گرفت.
نمایش “فرجام سفر طولانی طوبی” به کارگردانی محسن حسن زاده از ۹ شهریور تا ۹ مهر در سالن چهارسوی تئاتر شهر به روی صحنه می رود.
پس کی قراره کار فرهنگی تو این مملکت سروسامون بگیره !!!! ؟
آدم با خوندن این خبرها همش غصش میگیره !!!