نوشته اند : جشنواره ، بخوانید : مسابقه !

یادداشتی بر هشتمین جشنواره موسیقی جوان

هفت گاهجشنواره

مفهوم جشنواره های هنری در ایران ، مفهوم نا آشنا و غریبی است . ما انواع جشنواره های هنری را در کشورمان به شکل ملی و یا بین المللی برگزار می کنیم ، ولی در هر یک به گونه ای پشت مان را به چیستی و چرایی جشنواره در اساس و اصل آن می کنیم و  به جای آن ، آنچه را که خودمان از جشنواره  تعریف کرده و یا می شناسیم به اجرا در می آوریم .

جشنواره که معادل فارسی کلمه ی فستیوال ( festival ) است ، معادلی است ناقص و نارسا که شاید همین نارسایی در نهایت منجر به این شده است که جشنواره برای ما حکم مسابقه بیاید و بس . مسابقه ای که هنرمندان در آن آثار خود را ارائه می دهند و داوران بر اساس شاخص های گاها عجیب و غریب ، جایزه ها را بین آنان ” تقسیم ” می کنند .

جشنواره ی موسیقی جوان نیز نه تنها از این قاعده ی نادرست مستثنا نیست بلکه شرایط بد تری نسبت سایر جشنواره های موسیقی مان دارد . در سایر جشنواره ها هنرمندان کنسرتی برگزار می کنند و داوری می شوند اما در جشنواره ی موسیقی جوان ، جوانان داوری نمی شوند بلکه مورد امتحان قرار می گیرند . گویا در مصاحبه ی ورود به دانشکده موسیقی شرکت کرده اند !

حال آنکه به هیچ عنوان و با هیچ شاخصی ، امتحان گرفتنِ ردیف سازی ( آن هم تنها در دو دستگاه مشخص ، مثلا سه گاه و نوا )  و یا ردیف آوازی ( مثلا تنها در مایه ی شور و دشتی ) را نمی توان جشنواره نامید .

کیفیت عملکرد شرکت کنندگان در این جشنواره ( بخوانید مسابقه )  نیز چنان پایین است که هر بیننده ای را که کمی سواد موسیقی داشته باشد ، خسته و آزرده خاطر می کند و ما را سخت نا امید از فردای موسیقی مان ( به خصوص در زمینه ی موسیقی سنتی ) .

جوانان شرکت کننده در این جشنواره چنان خام ، بی احساس و مکانیکی نوازندگی می کنند و یا می خوانند و چنان بی تجربه اند و با ریتم بیگانه اند و چنان گوششان با موسیقی غریبه است که به نظر می رسد برای ورود به این جشنواره ( بخوانید مسابقه ) هیچ فیلتر اولیه ای وجود نداشته است .

هشتمین جشنواره موسیقی جوان ، به پایان می رسد و برای من جذاب ترین بخش این جشنواره مراسم اختتامیه ی آن است و بی صبرانه منتظرم ببینم جایزه ها چگونه تقسیم می شوند و واقعا داوران چه کسانی را از سایرین برتر می دانند ، چرا که انتخاب از میان جوانانی که مثلا آواز کار می کنند ولی غزلی از حافظ را از روی نوشته هم نمی توانند بخوانند ، امری است بسیار مشکل .

و من این روزها که از جشنواره ی موسیقی جوان باز می گردم فاتحه ای می خوانم برای استاد تمام موسیقی ایران زمین ، محمد رضا لطفی که هیچ گاه از دانش او برای اجرای یک جشنواره ی واقعی موسیقی استفاده نشد و امروز ما برای چنین فستیوال موسیقی اصولی و درستی باید سال ها آزمون و خطا کنیم و استعدادهای جوانان مان را در مسابقه هایی ناعادلانه بخشکانیم .

نویسنده میهمان : الهام صادقی

 

 

مطالب مرتبط

پاسخی بگذارید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

4 − سه =