یادداشتی بر اجرای ارکستر سمفونیک ملی عراق در سی امین جشنواره بین المللی موسیقی فجر
ارکستر سمفونیک ملی عراق در حالی در آخرین شب از جشنواره بین المللی موسیقی فجر به روی صحنه رفت که جمعیت حاضر تنها نیمی از تلار وحدت را پر کرده بودند … این عدم استقبال از این اجرا دلایل مختلفی داشت که شاید یکی از اصلی ترین این دلایل ، قضاوت بی اساس و زود هنگام مخاطبین جشنواره و برخی رسانه ها راجع به کیفیت این اجرا بود . کیفیتی که نهایتا در قیاس با سایر اجراهای جشنواره ، پایین تر که نبود هیچ ، برای مخاطبین جشنواره گویاتر و دلچسب تر بود .
اجرای قطعه ای از لوریس چکنواریان ( love songs ) به رهبری آرش امینی و قطعه ای از رهبر عراقی گروه ( محمد امین عزت ) که همراه با نوازندگی عود بود به همراه قطعات مارش اسلاو از چایکوفسکی و پیش درآمد ازدواج فیگارو از موتزارت و … اجرای این ارکستر را به اجرایی همه پسند و دلپذیر تبدیل کرد که بر خلاف سایر اجراهای موسیقی کلاسیک که عده ای در حین اجرا چرت می زدند ، در این اجرا همه ی حضار تا آخرین قطعه با لذت اجرا را دنبال کردند .
البته در اجرای ارکستر سمفونیک عراق در بین نوازندگان کمی استرس و عدم آرامش به چشم می خورد و دیگر اینکه چیدمان نوازندگان کمی بد بود ، نه از لحاظ نظم ، بلکه از این جهت که نوازندگانی که در انتهای سن مستقر بودند در یک خط قرار داشتند و پوپیتر ها نیز زیاد از حد بلند بودند و همه این ها باعث شد که نوازندگان انتهایی اصلا دیده نشوند و فقط صدای سازشان شنیده شود .
اما در نواختن سازها و اجرای زنده بسیار موفق بودند و انتخاب قطعات نیز هوشمندانه بود و نیز در احترام به مخاطب در جشنواره سی ام برترین گروه بودند . چرا که تنها گروهی بودند که جدا از بروشور جشنواره ، خود بروشوری مستقل داشتند که گروه و برنامه کنسرت را به مخاطب معرفی می کرد .
آنچه این اجرا از ارکستر سمفونیک عراق به ما به عنوان رسانه و به سایرین به عنوان مخاطبین جشنواره و یا مخاطب هر اثر هنری دیگری در هر مدیومی ، آموخت ؛ این است که ندیده و نشنیده و فقط بر اساس پیش زمینه های عرفی و گاها سیاسی و نگاه بالا به پایین ، هنر را نقد نکنیم و بیاموزیم که جایگاه هنر جایگاهی فراتر از این نوع نگاه است .
گرچه حضور گروه های بین المللی در سی امین جشنواره موسیقی فجر همه را دلگیر و نا امید کرد ، چرا که کیفیت آثار پایین بود و نتیجه دلسرد کننده ؛ اما باید به خاطر داشته باشیم که یک اجرای درجه دو و سه از اتریش و ارمنستان و … با یک اجرای دسته یک اما از کشوری که موسیقی اش ناشناخته است و در سطح جهانی رده بندی نشده است ، چندان تفاوت ندارد و چه بسا اجرایی از کشور عراق بتواند ایده و دیدگاه تازه ای به هنرمند و مخاطب ایرانی بدهد ، چرا که ما با عراق در موسیقی ریشه های مشترک زیادی داریم که در چنین اجراهایی قابل کشف هستند و باعث ارتقاء موسیقی ما و عراق .
و در این بین باید رسانه ها آگاه باشند و آگاه سازند ، نه تنگ نظر و گمراه کنندۀ هنر و هنرمند و مخاطب .