غیر کودکانه ای از هم گسیخته / یادداشتی بر نمایش ” مسافر کوچولو و عمو نقال “
یادداشتی بر نمایش ” مسافر کوچولو و عمو نقال “
گفتن و نوشتن از تئاتر کودک ، چیستی ، چرایی و اهمیتش مبحثی است مفصل و قابل توجه ، که باید جامع به آن پرداخت . اما نمایش ”مسافر کوچولو و عمو نقال ” اساسی ترین مباحث و اصول اولیه تئاتر کودک را رعایت نکرده و نمایش با نوعی ساده انگاری همراه است ، یک ساده انگاری که بی شک از عدم شناخت مخاطب خود و ناچیز و سطحی شمردن او ناشی می شود .
گنجاندن چند قصه بی ارتباط با هم در یک نمایش ، بی هیچ خط رابط و نخ اتصال ، نه در سوژه و نه در فرم همراه با ریتمی کند و کشدار که به زور موسیقی می خواهد ریتمی درست و کودکانه پیدا کند که نا موفق است و مخاطب را که کودک است خسته و کلافه می کند .
گویا هدف گفتن چند قصه است که چون قصه هایی آشنا هستند ، نصفه و نیمه تعریف می شوند و نهایتا این قصه ها را به زور به شازده کوچولو وصل می کنند ، آن هم شاژده کوچولویی که شازده کوچولوی سادۀ اگزوپری نیست ، بلکه تخیل و تصور نویسنده و کارگردان نمایش ”مسافر کوچولو و عمو نقال ” است آن هم تخیل و تصوری بی توجه به مخاطب اثر .
میزانسن ها نیز دم دستی هستند و باز هم بی توجه به حضور کودکان در سالن ؛ که در ردیف های انتهایی نیز نشسته اند و اتفاقات نمایش را که در جلوی صحنه در حال وقوع هستند نمی بینند و برای دیدن صحنه ها و آنجایی که قصه روی آن در حال وقوع است باید مدام در تکاپو باشند . و دیگر این که بازیگران نمایش اجرای نمایش کودک را در خنده های زورکی و اطوارهای اگزجره و آواز خواندن های خارج از ریتم و ملودی خلاصه کرده بودند .
و نهایتا سوژه نمایش : که اساسا ترویج ساده انگاری ، پاک کردن صورت مسئله ، دروغ گفتن و فرافکنی است . آنچه این نمایش به شکلی مستقیم و غیر مستقیم به مخاطب کودک خود القا می کند در همین چند کلمه خلاصه می شود و مابقی لحظات به ظاهر شاد و موزیکال برای کودکان است که در تحلیل نامی جز گول زدن مخاطب نمی توان بر آن نهاد .
تئاتر کودک نیازمند دغدغه مندی و شناخت مخاطب است که متاسفانه نمایش ”مسافر کوچولو و عمو نقال ” از آن بی بهره بود .
نویسنده میهمان – الهام صادقی
ساده انگاری؟!!!!!!!!!
ترویج دروغ گویی؟!!!!!!!
لطقا ساده انگلر نبینید و دروغ ننویسید . . .