از تهران ۱۳۳۰ تا تهران ۱۵۰۰

یاد داشتی بر فیلم “تهران ۱۵۰۰”mohr ekhtesasi

فیلم "تهران 1500"

سحر علی پور، سرویس سینمای هفت گاه: کسی گمان نمی کند تولد صنعتی که موجب خلق فیلم تهران ۱۵۰۰ شده است ، برگردد به دهه ی ۳۰ یعنی زمانی که تابلوهای نئون رنگی بر سردر سینماها خودنمایی می کردند و با یک سری تصاویر متحرک تماشاچیان را به دیدن فیلم ها دعوت می کردند. در این راه ۶۰ ساله ای که صنعت انیمیشن از تابلوهای نئون رنگی به تهران ۱۵۰۰ طی کرده است استادان بسیاری نظیر جعفر تجارتچی که در واقع اولین هنرمندی است که در ایران سینمای تک فریم را تجربه کرده است تا فرشید مثقالی ، علی اکبر صادقی ، نفیسه ریاحی و… را نام برد که زندگی خود را در این راه گذاشته اند. پس از طی این راه به نسل سوم از انیمیشن سازان می رسیم و به نام بهرام عظیمی بر می خوریم. بهرام عظیمی ایی که دارای نشان درجه ۲ هنر از وزارت فرهنگ و هنر اسلامی می باشد و برنده جوایز متعدد داخلی و خارجی و خالق شخصیت های تلویزیونی نظیر سیا ساکتی می باشد و اکنون به همراه تیم خود موفق به ساخت تهران ۱۵۰۰ شده است. فیلمی که از لحاظ تکنیک انیمیشن سازی در سطح قابل قبولی قرار دارد و می تواند طی چند سال آینده با نمونه های مشابه خارجی خود رقابت کند.

تهران ۱۵۰۰ ، وضعیت تهران را در سال ۱۵۰۰ هجری شمسی روایت می کند و نشان می دهد چگونه با پیشرفت تکنولوژی زندگی انسان ها تغییر پیدا می کند و وقتی در شهر قدم بزنی بیش از آنکه با انسان های مختلف مواجه شوی و روابط انسانی را به دیده بنگری ، با ربات هایی در شکل های گوناگون مواجه می شوی که بسیاری از حالات و روحیات انسانی در آن ها دیده می شود.

در سال ۱۵۰۰ با ورود به تهران با ساختمان هایی روبرو می شویم که در نمای آن ها نقوش اسلیمی کاربرد بسیاری دارد و استفاده از این نقوش در جزئیات دیگری همچون طراحی لباس هم به کار گرفته شده است. نقوشی که در واقع نوعی امضا محسوب می شود و نشان دهنده ی شرقی بودن فیلم می باشد ، البته شرقی که دیگر چیزی جز همین نقوش از آن باقی نمانده است.

از موارد دیگری که در تهران ۱۵۰۰ بسیار به چشم می خورد تبلیغ بانک ملی است. با توجه به اینکه از عمر صنعت انیمیشن در ایران زیاد نمی گذرد و تولید انیمیشن بسیار پرهزینه است ، مسلما برای تولید چنین فیلم هایی وجود اسپانسر منطقی است ، اما کارگردان می توانست به صورت ابژکتیو به تبلیغ این بانک بپردازد. عملی که در سینمای ما هنوز جایگاه پیدا نکرده است و هرگاه در فیلمی قصد تبلیغ محصولی داشته اند به صورت کاملا سوبژکتیو دست به این اقدام زده اند.

درست است که فیلم از لحاظ تکنیکی در سطح خوبی قرار دارد ولی به غیر از اینکه مخاطب شخصیت های سینمایی را در قالب کارتونی شان می ببیند و از این لحاظ برای او جذاب است و همچنین نقدهای طنزگونه ای که در زمینه سینما از جمله طنزی که در مورد فیلم کیارستمی و اخراجی های ۳۷ و… انجام شده است، جذابیت دیگری ندارد. فیلم به دلیل نداشتن فیلم نامه و داستانی که مخاطب را با خود همراه کند، خسته کننده شده است و شاید می توان گفت فیلم بیشتر از بزرگسالان برای خردسالان تهیه شده است و با یک سری جملات طنزگونه موجبات خنده ی آن ها را فراهم کرد.

اما با همه ی این تفاسیر می توان تهران ۱۵۰۰ را گام بلندی در صنعت انیمیشن سازی ایران به شمار آورد که اگر این صنعت با فیلم نامه های قوی ای همراه گردد، می تواند نام ایران را در این حوزه  بلندآوازه گرداند.

مطالب مرتبط

پاسخی بگذارید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

چهارده + 13 =